عواطف برخاسته از قلب سالم❤
عواطف برخاسته از قلب سالم❤
نتیجه دوم، عواطف راجع به دیگران است.
می رسد به آنجا که حاضر نیست بی جا یک برگ درخت را از درخت بکند.
من یادم نمی رود در خدمت حضرت ایت الله شیخ مرتضی مظاهری بودیم . ایشان یکی از علمای بزرگ اصفهان بودند که به راستی به مقام هایی رسیده بود . من بچه بودم و یک برگ درخت را مقابل ایشان بی جا کندم . ایشان اعتراض کردند و فرمودند چرا به درخت اذیّت کردی و چرا این برگ درخت را کندی!
یکی از بزرگان به من می گفت مرحوم آقا میرزا جواد آقا مرد عجیبی بوده و کسانی که در جبهه بودند و ایشان را در جبهه دیده اند و کارهایشان را در جبهه دیده اند، متوجه می شدند که ایشان از لحاظ معنوی ، خیلی بالا بوده است و حضرت امام ره نیز ایشان را خیلی دوست داشتند. آن اقا به من می گفت ایشان برای درس آمده بودند در صحن مطهر در مدرسه آقا میرزا جعفر و وقتی وارد جلسه شدند ، ناگهان برگشتند و گفتند صبر کنید الان می آیم. رفتند و هفت هشت ده دقیقه ای طول کشید و برگشتند و درسشان را گفتند؛ اما قبل از درس یک عذر خواهی از طلبه ها کردند که ببخشید که ده دقیقه شما را معطل کردم . گفتند من وقتی وارد جلسه درس شدم ، یک مورچه به عبایم بود و من این مورچه را از خانه به اینجا آورده ام ،حال اگر درس بگویم ، این مورچه سرگردان می شود و خانه اش را گم می کند ، من رفتم خانه و مورچه را به خانه اش رساندم.
انسان اگر دل داشته باشد ، اینطور می شود . آنگاه معنا ندارد که غیبت و تهمت و شایعه پراکنی و آبروی کسی را بردن و مال کسی را خوردن و توهین کردن در زندگی او باشد.
اگر غیبت می کنید و تهمت می زنید و اگر توهین می کنید و اگر بد اخلاق هستید ، بدانید که دل ندارید . دل و قلبی که شما را زنده نگه می دارد ، حیوان ها نیز دارند و مرادمان این دل نیست ، بلکه مراد دلی است که ابزار برای روح واقع شود.
این قلب گاهی خودسر است و گاهی تابع شیطان است و گاهی تابع نفس امّاره است و همین است که گفتم :{فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ} یعنی وای به این دل ،این دلی که باید نور خدا در او باشد ، کارش به اینجا رسیده که غیبت می کند، تهمت می زند و شایعه پراکنی می کند و مال مردم می خورد و آبروی مردم را می برد . وای به این دل! این دل باید برسد به آنجا که آقا میرزا جواد بشود و آقای شیخ مرتضی مظاهری شود و او بگوید این مورچه نباید سرگردان باشد و من نباید مورچه را سرگردان کنم و این بگوید چرا برگ درخت را کندی.
آنگاه کار به جاهای خوبی می رسد.
#کتاب #معرفة_النفس جلد اول
#آیت_الله_مظاهری
#ولایت #غدیر #غدیر_خم#عقل #مغز #قلب #دل
نتیجه دوم، عواطف راجع به دیگران است.
می رسد به آنجا که حاضر نیست بی جا یک برگ درخت را از درخت بکند.
من یادم نمی رود در خدمت حضرت ایت الله شیخ مرتضی مظاهری بودیم . ایشان یکی از علمای بزرگ اصفهان بودند که به راستی به مقام هایی رسیده بود . من بچه بودم و یک برگ درخت را مقابل ایشان بی جا کندم . ایشان اعتراض کردند و فرمودند چرا به درخت اذیّت کردی و چرا این برگ درخت را کندی!
یکی از بزرگان به من می گفت مرحوم آقا میرزا جواد آقا مرد عجیبی بوده و کسانی که در جبهه بودند و ایشان را در جبهه دیده اند و کارهایشان را در جبهه دیده اند، متوجه می شدند که ایشان از لحاظ معنوی ، خیلی بالا بوده است و حضرت امام ره نیز ایشان را خیلی دوست داشتند. آن اقا به من می گفت ایشان برای درس آمده بودند در صحن مطهر در مدرسه آقا میرزا جعفر و وقتی وارد جلسه شدند ، ناگهان برگشتند و گفتند صبر کنید الان می آیم. رفتند و هفت هشت ده دقیقه ای طول کشید و برگشتند و درسشان را گفتند؛ اما قبل از درس یک عذر خواهی از طلبه ها کردند که ببخشید که ده دقیقه شما را معطل کردم . گفتند من وقتی وارد جلسه درس شدم ، یک مورچه به عبایم بود و من این مورچه را از خانه به اینجا آورده ام ،حال اگر درس بگویم ، این مورچه سرگردان می شود و خانه اش را گم می کند ، من رفتم خانه و مورچه را به خانه اش رساندم.
انسان اگر دل داشته باشد ، اینطور می شود . آنگاه معنا ندارد که غیبت و تهمت و شایعه پراکنی و آبروی کسی را بردن و مال کسی را خوردن و توهین کردن در زندگی او باشد.
اگر غیبت می کنید و تهمت می زنید و اگر توهین می کنید و اگر بد اخلاق هستید ، بدانید که دل ندارید . دل و قلبی که شما را زنده نگه می دارد ، حیوان ها نیز دارند و مرادمان این دل نیست ، بلکه مراد دلی است که ابزار برای روح واقع شود.
این قلب گاهی خودسر است و گاهی تابع شیطان است و گاهی تابع نفس امّاره است و همین است که گفتم :{فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ} یعنی وای به این دل ،این دلی که باید نور خدا در او باشد ، کارش به اینجا رسیده که غیبت می کند، تهمت می زند و شایعه پراکنی می کند و مال مردم می خورد و آبروی مردم را می برد . وای به این دل! این دل باید برسد به آنجا که آقا میرزا جواد بشود و آقای شیخ مرتضی مظاهری شود و او بگوید این مورچه نباید سرگردان باشد و من نباید مورچه را سرگردان کنم و این بگوید چرا برگ درخت را کندی.
آنگاه کار به جاهای خوبی می رسد.
#کتاب #معرفة_النفس جلد اول
#آیت_الله_مظاهری
#ولایت #غدیر #غدیر_خم#عقل #مغز #قلب #دل
۱۲.۸k
۱۵ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.