من شیفتهی اینم

من شیفته‌ی اینم
که وسط ماجرا باشم.
شیفته‌ی اینم که هربار موضوعی و دلیلی برای جنگیدن و ادامه دادن داشته باشم. برای این‌که هر صبح که چشم باز کردم، اشتیاقی به برخاستن در من بجوشد و از فرط آسودگی و تکرار، احساس کسالت و اندوه نکنم!
من سرم درد می‌کند برای دغدغه‌های تازه داشتن و جنگیدن برای هدف‌های محال و رسیدن به مقصدهای غیرقابل رسیدن... من سرم درد می‌کند برای بلندپرواز بودن، هر روز جامه‌ی رزم پوشیدن و برای آرزوهای بزرگ، جنگیدن...
من شیفته‌ی اینم که روی پای خودم بایستم، برای تحقق رویاهای خودم تلاش کنم، بجنگم، زمین بخورم، بلندشوم، جسورانه به پیش بروم و به قدر کفایت قوی باشم...🌱❤️
دیدگاه ها (۰)

حالِ من خوب استنه عاشقمنه غمگینمنه دلتنگ ...این روزها ؛جای ه...

طلوع می‌کند آفتاب آرزوهامان بهار، فصل عزیزی‌ست، سر به‌راه و ...

مثلا همانی بشود که می‌خواستی، مثلا ذوق کنی و از ته دلت بگویی...

بگذار صدایت بزنم، با تمام حرف‌های نداکه اگر به‌ نام آوازت ند...

چندپارتی☆p.4جمعه صبح ساعت۳۰ :۹ دقیقه ات: دیشب اینقدر گریه کر...

بوی الکل و مواد ضد عفونی بینی دختر را میسوزاند. همه جا برای...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط