دیگران

دیگران
در
تب‌و‌تابِ
شبِ
عیدند
ولی
مثل
یک
سال
گذشته
به
تو
مشغولم
من
دیدگاه ها (۳۵)

سیگار روشنت را در جنگل خشک و آشفته ی من انداختیبعدپرسیدی : "...

سال ها بعدقهرمان فیلم کسی نیستکه شهر را از دست هیولای غول پی...

نمی بینمتاما می دانمجایی در تاریکی ِاین سردرد ِ لعنتیپنهان ش...

غم دل از نگاه لو میرود ...قهقه میزنم ... از ته دل ...تا چشما...

همیشه فاصله بوده، بینِ دست‌های من و توبا همین تلخی گذشته، شب...

هی چقدر سال گذشته

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط