نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی

نذر کردمٖ گر از این غم به درآیم روزی
تا در میکده شادان و غزل خوان بروم

#حافظ
دیدگاه ها (۱)

منمٖ که شعر و تغزل پناهگاه من استچنانکه قول و غزل نیز در پنا...

چو لب به خنده گشاید گشاده گردد دل...#مولانای_جان

‏درد من خط میخی‌ست عزیز‏درد ِ من را کسی نمی فهمد...#یاسر_قنب...

و قلب این کتیبه ی مخدوش که در خطوط اصلی آن دست برده اندبه اع...

این جانِ عاریت که به حافظ سپرد دوستروزی رُخش ببینم و تسلیم و...

بیچاره دل هیچ ندید از گذار عمرحضرت حافظروزگاریست که دل چهره ...

باران خزانی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط