دنیای من مادر❤
#دنیای_من_مادر❤
.
📝
صدای خمپارهها به گوش میرسید و هر لحظه دلمان از جا کنده میشد، مادر اما انگار نمیشنید!
پشت مادر پناه گرفته بودم...
میترسیدم! از جنگ، از جداییها، از تنهایی، از اسارت، من از مرگ میترسیدم! از اینکه بخواهم این دنیا را که تمامش، خلاصه میشد در وجود مادرم، رها کنم و بروم و بعد او تنها شود! من از تنهایی مادرم میترسیدم... !
#دنیای_من #جنگ #نویسنده_مریم_عشقی🌾
.
📝
صدای خمپارهها به گوش میرسید و هر لحظه دلمان از جا کنده میشد، مادر اما انگار نمیشنید!
پشت مادر پناه گرفته بودم...
میترسیدم! از جنگ، از جداییها، از تنهایی، از اسارت، من از مرگ میترسیدم! از اینکه بخواهم این دنیا را که تمامش، خلاصه میشد در وجود مادرم، رها کنم و بروم و بعد او تنها شود! من از تنهایی مادرم میترسیدم... !
#دنیای_من #جنگ #نویسنده_مریم_عشقی🌾
۷۰۵
۳۱ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.