پدربزرگ از بس که سیگار کشید م
پــدربُـزرگ اَز بـَـس که سـیگـار کـشــیــد ، مُــــــــرد ...
وقتی او مُرد مادر بُزرگ ساعتِ جیبیِ زنجیر دارِ او ،
که همیشه به جلیقه اَش سنجاق میشد را به من بخشید
مدت ها گذشت و ساعت خراب شد
و ساعت ساز عکسی را به من داد که در
صفحهء پشتی ساعت مخفی شده بود ،
دخـتـری که شبیهِ جوانی هایِ مـادربُـزرگ نَـبــود !!!
آر ــــــــــــــــــے ...
پـیـرمَـرد اَز بـَـس سـیـگـار کـشـیـد ، مُـــــرد ...
هــــــــــه......
وقتی او مُرد مادر بُزرگ ساعتِ جیبیِ زنجیر دارِ او ،
که همیشه به جلیقه اَش سنجاق میشد را به من بخشید
مدت ها گذشت و ساعت خراب شد
و ساعت ساز عکسی را به من داد که در
صفحهء پشتی ساعت مخفی شده بود ،
دخـتـری که شبیهِ جوانی هایِ مـادربُـزرگ نَـبــود !!!
آر ــــــــــــــــــے ...
پـیـرمَـرد اَز بـَـس سـیـگـار کـشـیـد ، مُـــــرد ...
هــــــــــه......
- ۴۷۷
- ۱۸ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط