عصرها تنگ غروب

عصرها تنگ غروب ...
غرق در عمق خیال ...
و نگاهی که به اندوه دلم دوخته ام ...
لحظه ها ثانیه ها ... عقربه ها ...
گذر کند زمان ...
وتماشای شب فاصله ها ...
در نهانخانه ی تاریک سکوت ...
ساز بی مهری تو ...
راز صندوقچه ی گریه ی من ...
وشبی وهم انگیز ...
وحشت باور ساعت هایی ...
که مرا بی تو رها خواهد کرد ...
شیشه ی نازک بغض کهنه ...
با صدای تپش هجر تو ...
خواهد لرزید ...
عصرها تنگ غروب ...
منتظر خواهم ماند..
دیدگاه ها (۱)

هر کجا باشی توآنجا را بهشتم می کنیتو نباشی پیش منهرلحظه اخمو...

سهم من از توگلدانی است کوچکبر میزو خیالی دور ...که گاه می آی...

jiiiiiq ya khode khodaaaaaa..ki joraaaaaat dare:-( :-( :-(

ay joOonam

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط