از تو نوشتن آداب نمیخواهد.
از تو نوشتن آداب نمیخواهد.
تراشیدن مداد نمیخواهد.
نشستن پشت میز تحریر نمیخواهد.
گاهی فکر میکنم ولی،
بهتر است کمی به گذشته برگردیم.
به وقتی که
اگر کسی میخواست به تو(اش) نامه بنویسد،
قلم میتراشید. جوهر آماده میکرد. از توی خانه پرنورترین چراغ گردسوز را می آورد و مینشست پشت میز. زیر دستش را صاف میکرد و خوب به حرفهایش به تو فکر میکرد که مبادا اشتباه بنویسد. که کاغذ کم است. که قلم نازک است. که ممکن است جوهر حرفش نگفته تمام شود.
و دستخط!
سالها تمرین که برای تو خوش بنویسد. و نامه ای که تو سالها بعد هنوز توی جعبه خاطراتت نگه داری اش. و جوانی ات هر از گاهی با خواندنش، توی یک بلور خیس لرزان، به چشمانت بازگردد.
تو(یِ) من !
همه ی حرفهایم را دور مینداز!
من نیز گاهی برایت
با آداب مینویسم.
#میم
#کانال #ادبی #هنری #۳۰سالگی
http://telegram.me/joinchat/AcYJvjyyF46UR3HekKl-eg
تراشیدن مداد نمیخواهد.
نشستن پشت میز تحریر نمیخواهد.
گاهی فکر میکنم ولی،
بهتر است کمی به گذشته برگردیم.
به وقتی که
اگر کسی میخواست به تو(اش) نامه بنویسد،
قلم میتراشید. جوهر آماده میکرد. از توی خانه پرنورترین چراغ گردسوز را می آورد و مینشست پشت میز. زیر دستش را صاف میکرد و خوب به حرفهایش به تو فکر میکرد که مبادا اشتباه بنویسد. که کاغذ کم است. که قلم نازک است. که ممکن است جوهر حرفش نگفته تمام شود.
و دستخط!
سالها تمرین که برای تو خوش بنویسد. و نامه ای که تو سالها بعد هنوز توی جعبه خاطراتت نگه داری اش. و جوانی ات هر از گاهی با خواندنش، توی یک بلور خیس لرزان، به چشمانت بازگردد.
تو(یِ) من !
همه ی حرفهایم را دور مینداز!
من نیز گاهی برایت
با آداب مینویسم.
#میم
#کانال #ادبی #هنری #۳۰سالگی
http://telegram.me/joinchat/AcYJvjyyF46UR3HekKl-eg
۴۴۱
۱۰ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.