از زندگی ازاینهمه تکرارخسته ام
از زندگی ازاینهمه تکرارخسته ام
ازهای وهوی کوچه وبازارخسته ام
دلگیرم ازستاره و آزرده ام زماه
امشب دگر ز هرکه و هرکارخسته ام
دل خسته سوی خانه تن خسته میکشم
آوخ کزین حصاردل آزارخسته ام
بیزارم ازخموشی تقویم روی میز
وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام
از او که گفت یار تو هستم ولی نبود
از خود که بی شکیبم و بی یارخسته ام
تنهاودل گرفته و بیزاروبی امید
ازحال من مپرس که بسیاااارخسته ام
ازهای وهوی کوچه وبازارخسته ام
دلگیرم ازستاره و آزرده ام زماه
امشب دگر ز هرکه و هرکارخسته ام
دل خسته سوی خانه تن خسته میکشم
آوخ کزین حصاردل آزارخسته ام
بیزارم ازخموشی تقویم روی میز
وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام
از او که گفت یار تو هستم ولی نبود
از خود که بی شکیبم و بی یارخسته ام
تنهاودل گرفته و بیزاروبی امید
ازحال من مپرس که بسیاااارخسته ام
۲.۴k
۲۳ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.