تو را دیدم و عاشقت شدم در یک نگاه
تو را دیدم و عاشقت شدم در یک نگاه،
برای تمام وجودم شدی تکیه گاه،
وجودم شده صرف فکردن ب تو ،
تمام شد عمر من در غم وصل تو ،
گشت آوار تمام غم این جهان بر سرم ،
زدی دست رد بر سینه ام !
شدی دشمن و نگشتی تو هم سنگرم؟
تمام رفیقان شدند عازم این نبرد،
ک نابود کنند یاد و درد و غمت،
من هم گوشه این سنگر تنهایی،
رو ب رویم بغص و غم همچو سپاهی،
از درد ب خود میپیچم و از گریه میلرزم،
زانوی بم بغل گرفتم روی دیوار ارگ،
معرفت داشته باش برگرد و بیا
از ارتفاع میترسم.
#عرفان_وفایی
#زیبا #جذاب #خاص
برای تمام وجودم شدی تکیه گاه،
وجودم شده صرف فکردن ب تو ،
تمام شد عمر من در غم وصل تو ،
گشت آوار تمام غم این جهان بر سرم ،
زدی دست رد بر سینه ام !
شدی دشمن و نگشتی تو هم سنگرم؟
تمام رفیقان شدند عازم این نبرد،
ک نابود کنند یاد و درد و غمت،
من هم گوشه این سنگر تنهایی،
رو ب رویم بغص و غم همچو سپاهی،
از درد ب خود میپیچم و از گریه میلرزم،
زانوی بم بغل گرفتم روی دیوار ارگ،
معرفت داشته باش برگرد و بیا
از ارتفاع میترسم.
#عرفان_وفایی
#زیبا #جذاب #خاص
- ۲.۵k
- ۳۰ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط