خیالت
خیالت
میوهٔ ممنوعهای است
که در رؤیا
هزار هم نه بار
از درختِ سبزِ آغوشت چیدهام..
همان
سیب سرخِ حوایی که
هزار و یک بارِ دیگر هم اگر
گناهِ چیدنش بر گُردهٔ خیالم بیفتد،
باز اشتیاقِ شعرم
برای از تو نوشتن کور نمیشود ..
میوهٔ ممنوعهای است
که در رؤیا
هزار هم نه بار
از درختِ سبزِ آغوشت چیدهام..
همان
سیب سرخِ حوایی که
هزار و یک بارِ دیگر هم اگر
گناهِ چیدنش بر گُردهٔ خیالم بیفتد،
باز اشتیاقِ شعرم
برای از تو نوشتن کور نمیشود ..
۱۰۷.۸k
۰۳ شهریور ۱۴۰۰