یادیاران

#یاد_یاران

وقتی برای بـُرش سیم خاردار نمانده بود. عملیات، تا لحظه های دیگر شروع می شد و حلقه های تو در توی سیم خاردار، راه بچه ها را سد کرده بود. گردان، پشت سیم خاردارها زمین گیر شده بود. مرتضی گفت:
یکی نیست بیاد راه رو برای عبور نیروها باز کنه؟
هیچ کس نمی توانست آن همه سیم خاردار را کنار بزند. ولی مرتضی برخاست، کمی به سیم خاردارها خیره شد و ناگهان بدنش را روی سیمها انداخت. تعجب کرده بودم. مات و مبهوت مانده بودم. مرتضی روی سیم خاردارها خوابید تا نیروهای گردان از روی آن عبور کنند!

#شهید_مرتضی_بهاری🌷
#سالروز_شهادت

ولادت : ۱۳۴۷/۱۲/۱ کاشمر
شهادت : ۱۳۶۵/۷/۲۸ جزیرهٔ #مجنون
#خاکیان_خدایی
دیدگاه ها (۲)

یا دست بر این قلب پریشان شده بگذاریا جمع کن آن موی پریشان شد...

هُوَمَعَكُمْ‌أَیْنَ‌مَاكُنتُمْ وهرکجاباشیداوباشماست..((:🌱#تا...

«ساخت ایران» روزنه امید اقتصاد ایرانبلومبرگ نوشت:🔹«ساخت ایرا...

خطیب‌زاده: از بازگشت ایران به بازار تسلیحات می‌ترسندسخنگوی و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط