پدرم هر وقت می خواست
پدرم هر وقت میخواست
کِثرتِ چیزی را بیان کند
میگفت : " یک دریا ... "
مثلاً میگفت :
نمیدانی فلانی یک دریا پول دارد
کی میرسد روزی که تو
روبرویم بایستی ، زُل بزنم
به چشمانت و بگویم :
فلانی ! نمیدانی ، من تو را
یک دریا دوست دارم ❤ ️🍃
#شقایق_عباسی
کِثرتِ چیزی را بیان کند
میگفت : " یک دریا ... "
مثلاً میگفت :
نمیدانی فلانی یک دریا پول دارد
کی میرسد روزی که تو
روبرویم بایستی ، زُل بزنم
به چشمانت و بگویم :
فلانی ! نمیدانی ، من تو را
یک دریا دوست دارم ❤ ️🍃
#شقایق_عباسی
۶۲۵
۲۱ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.