باغی پُر از گل های پرپر نیستم که !؟
باغی پُر از گل های پرپر نیستم که !؟
از اشک های آسمان ، تر نیستم که!؟
نام مرا با "درد" می خوانی، عجیب است
شاعرتر از دیوان "قیصر" نیستم که!؟
پاییز کامل شد حسابم را رسیدی
با چند تا جوجه برابر نیستم که!؟
با طعنه هایت جام قلبم را شکستی
یک گوش دروازه ، یکی در نیستم که!؟
گفتی ؛ نمی خواهی مرا؟ باشد، شنیدم!
اینقدر تکرارش نکن، کر نیستم که!؟
شاید زیادی از سرم باشی، ولی باز
از دختر همسایه کمتر نیستم که!؟
#
می بینم آنروزی که خورشیدت نتابد
می آید آنروزی که دیگر نیستم که...
#مریم_پیله_ور
از اشک های آسمان ، تر نیستم که!؟
نام مرا با "درد" می خوانی، عجیب است
شاعرتر از دیوان "قیصر" نیستم که!؟
پاییز کامل شد حسابم را رسیدی
با چند تا جوجه برابر نیستم که!؟
با طعنه هایت جام قلبم را شکستی
یک گوش دروازه ، یکی در نیستم که!؟
گفتی ؛ نمی خواهی مرا؟ باشد، شنیدم!
اینقدر تکرارش نکن، کر نیستم که!؟
شاید زیادی از سرم باشی، ولی باز
از دختر همسایه کمتر نیستم که!؟
#
می بینم آنروزی که خورشیدت نتابد
می آید آنروزی که دیگر نیستم که...
#مریم_پیله_ور
۱۹۹
۲۸ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.