مولای من

مولای من
شرمنده ام که بی تو نفس میکشم هنوز
دیدگاه ها (۱)

ما عاشق ِ آن زلفِ چلیپای نگاریم دل را به هوس های شبِ تار چکا...

کاش میدانستم کجا دلها به ظهورتو آرام خواهدگرفت

همیشه بی تومیان هنوزها لنگمهنوزمثل همیشه،همیشه دلتنگم

مولا جان گنهم چیست که درمرداب خویش افتاده ام گیر

تنهایی همین است

تورو نفس میکشم

تو که کنارم باشیهوا رو هم نمیخواهموجودت رو نفس میکشمعاشقتم‌‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط