نشسته ام کنارِ پنجره
نشسته ام کنارِ پنجره
و باد می وزد …
درخت ، می خرامَد از درون
و شاخه در عزای سیبِ چیده اش ؛
سکوت می کند …
پرندگان چه بی ریا میانِ ابرها ؛
به اوج می روند !
و انزوای کوه ، بی صدا ؛
بغل گرفته آسمان شهر را .
سکوت می کنم
و می تکانم از درون ؛
غبار روزهای تلخِ رفته را...
#پنجره
#خاطرات
#خاطرات_تلخ
#عشق
#سکوت
#آفرینش
#ویسگون
و باد می وزد …
درخت ، می خرامَد از درون
و شاخه در عزای سیبِ چیده اش ؛
سکوت می کند …
پرندگان چه بی ریا میانِ ابرها ؛
به اوج می روند !
و انزوای کوه ، بی صدا ؛
بغل گرفته آسمان شهر را .
سکوت می کنم
و می تکانم از درون ؛
غبار روزهای تلخِ رفته را...
#پنجره
#خاطرات
#خاطرات_تلخ
#عشق
#سکوت
#آفرینش
#ویسگون
۶.۵k
۲۴ شهریور ۱۴۰۳