محمد ایمانی در سرمقاله امروز کیهان نوشت علامه دهخدا ا
محمد ایمانی در سرمقاله امروز کیهان نوشت: 1- علامه دهخدا این مثل را ذیل عبارت «تشیّخ » آورده است که «شیئان عجیبان هما ابرد من یخ (!) - شیخٌ یتصبّی و صبّیٌ یتشیّخ.» دو چیز عجیب، خنکتر از یخ است؛ اینکه پیری در سلک و کسوت کودکان در آید و کودکی ادای پیران را در آورد؛ به غایت بیمزه است و نمیچسبد. بالغ بر 30 ماه - قریب هزار روز- از عمر دولت یازدهم میگذرد اما برخی دولتمردان ارشد ما هنوز هم دوست دارند مانند سال 91 و 92 از موضع اپوزسیون دولت قبل و نه صاحب منصب و مسئول دولت مستقر فعلی حرف بزنند. یعنی مثلا کافی است به این مدیران یا حامیان سیاسی و رسانهای آنها بگویید از دو عبارت «دولت قبل» و «برجام» استفاده نکنید و حرف جدیدی بزنید. یا بگویید دولت قبل تمام شده و برجام نیز به اجرا درآمده است؛ حالا چه در چنته کلام یا اقدام دارید که رو نکرده باشید و بخواهید به مردم منتظر ارائه کنید. لابد تصدیق میکنید که با چنین شرطی، حرفی برای گفتن یا عملی برای عرضه به افکار عمومی باقی نمیماند. این بیعملی،
مخالفخوانی نخنما علیه دولت قبل و افکار عمومی را در سررسید هر وعدهای به موعد دیگری حوالت دادن، خطرناک مینماید. درست مانند بدهکاری که به جای تدبیر در سررسید هر چکی، چکی جدید با مبلغی هنگفتتر میکشد تا زمان بخرد اما در حقیقت بهمنی از مطالبات وصول نشده علیه خود میسازد. همی وعده کنی امروز و فردا- ندونم مو که فردای تو کی بی؟!
2- هزار روز - با کم و زیادش- از آن اولین وعده گشایش صد روزه میگذرد و مردم بذلهگو به مطایبه یک صفر مقابل 100 کذایی گذاشتهاند. برای اینکه زیربار توافق به هر قیمت بروند وعده کردند در اولین روز اجرای برجام، تحریمها بالمرّه و یکباره برداشته خواهد شد. قریب 3 ماه از آغاز اجرای برجام میگذرد اما حالا گفته می شود برداشتن تحریمها هم زمانبر است و هم برجام شامل بخش اندکی از تحریمها میشود! فعلا به جای تحریمها، ظاهرا سوئیفت و گشایش السی و آمدن سرمایهگذار خارجی و تفاهمنامههای به نمایش درآمده در فرانسه و ایتالیا و... هستند که در تعلیق به سر میبرند. اما در قید و بند این جزئیات- هرچند مهم- نباید ماند. بعد از همه این آمد و شدها و تأیید و تکذیبها، سؤالهای مهم سرجای خود باقی است و عملکردها با همین پرسشها سنجیده میشود: اثر مدل «کاری نکن و به انتظار توافق و نتایج معجزهآسای آن بنشین» آن هم پس از همه امتیازات واگذار شده، در حوزه رشد اقتصادی باکیفیت، رونق تولید و اشتغال و سرمایهگذاری مولد که قابل لمس و اندازهگیری باشد و ما به ازای خارجی داشته باشد، دقیقا چیست؟ یا آن 170 میلیون دلار وعده درآمد جدید روزانه (ماهانه 5 میلیارد دلار) چه سرانجامی پیدا کرده است؟
3- چرا رسانههای حامی یا منتفع از همسویی دولت، 14 ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم از همین حالا عزا گرفتهاند که «مردم عوام(!) آثار برجام را نمیبینند و حس نمیکنندو با این شیب بعید است روحانی دوباره رأی بیاورد؟» این چه فتحالفتوح بزرگ (بزرگتر از فتح خرمشهر) و توافق بزرگ قرن و آفتاب تابان و کلید معجزهآسای همهچیز- که حتی آب خوردن و هوای تنفس مردم هم متوقف به حصول آن اعلام شد- است که مردم درکش نمیکنند؟ آیا همان حکایت جامه حریری نیست که بنابر ادعا بر تن پادشاه بود اما مردم کوچه و بازار نمیدیدند و شاه را برهنه مییافتند؟! اصلا یک پرسش مهمتر! اگر سال بعد انتخابات نبود آیا دیگر هیچ نگرانی دیگری در میان نبود که مردم درباره برجام چگونه فکر کنند و اثری از آن حس کنند یا نه؟!
4- مراکز دولتی و رسانههای همسو البته تا توانستهاند آمارها را سانسور و رقیق یا شیرینسازی کردهاند اما بعد از همه زحمات برای «شدرستنا» کردن «شغلتنا»ها(!) آمارهای موجود باز هم زنگ هشدار را برای «دولت برجام و دیگر هیچ» به صدا درآوردهاند. بانک مرکزی میگوید آمار چکهای برگشتی از 5 میلیون در سالهای 93 به 8/7 میلیون فقره در 10 ماه اول سال 94 رسیده که رشد 55 درصدی را نشان میدهد و بالغ بر 94 هزار میلیارد تومان است آن هم در شرایطی که سال 94 به عنوان سال رشد و رونق اقتصادی معرفی شده بود. آمار رسمی میگوید رشد اقتصادی 94 نسبت به 93 منفی شده است و بیکاری با چهار دهم درصد افزایش به 11 درصد رسیده است (هرچند برخی کارشناسان حامی دولت آمار بیکاری را بین 20 تا 30 درصد برآورد میکنند.) گزارش دیگری از بانک مرکزی تصریح میکند ضریب جینی که نشانه شدت شکاف طبقاتی است از 395/0 به 399/0 افزایش یافته است.
5- نه فقط منتقدان بلکه حامیان کارشناس و دلواپس دولت هم اینک از بازیهای آماری و رشد بیکیفیت و مهار مصنوعی تورم به قیمت تزریق رکود عمیق به عرصه اقتصاد و تولید ابراز نگرانی میکنند و معتقدند فنر تورمی چنین فشرده و بدو
مخالفخوانی نخنما علیه دولت قبل و افکار عمومی را در سررسید هر وعدهای به موعد دیگری حوالت دادن، خطرناک مینماید. درست مانند بدهکاری که به جای تدبیر در سررسید هر چکی، چکی جدید با مبلغی هنگفتتر میکشد تا زمان بخرد اما در حقیقت بهمنی از مطالبات وصول نشده علیه خود میسازد. همی وعده کنی امروز و فردا- ندونم مو که فردای تو کی بی؟!
2- هزار روز - با کم و زیادش- از آن اولین وعده گشایش صد روزه میگذرد و مردم بذلهگو به مطایبه یک صفر مقابل 100 کذایی گذاشتهاند. برای اینکه زیربار توافق به هر قیمت بروند وعده کردند در اولین روز اجرای برجام، تحریمها بالمرّه و یکباره برداشته خواهد شد. قریب 3 ماه از آغاز اجرای برجام میگذرد اما حالا گفته می شود برداشتن تحریمها هم زمانبر است و هم برجام شامل بخش اندکی از تحریمها میشود! فعلا به جای تحریمها، ظاهرا سوئیفت و گشایش السی و آمدن سرمایهگذار خارجی و تفاهمنامههای به نمایش درآمده در فرانسه و ایتالیا و... هستند که در تعلیق به سر میبرند. اما در قید و بند این جزئیات- هرچند مهم- نباید ماند. بعد از همه این آمد و شدها و تأیید و تکذیبها، سؤالهای مهم سرجای خود باقی است و عملکردها با همین پرسشها سنجیده میشود: اثر مدل «کاری نکن و به انتظار توافق و نتایج معجزهآسای آن بنشین» آن هم پس از همه امتیازات واگذار شده، در حوزه رشد اقتصادی باکیفیت، رونق تولید و اشتغال و سرمایهگذاری مولد که قابل لمس و اندازهگیری باشد و ما به ازای خارجی داشته باشد، دقیقا چیست؟ یا آن 170 میلیون دلار وعده درآمد جدید روزانه (ماهانه 5 میلیارد دلار) چه سرانجامی پیدا کرده است؟
3- چرا رسانههای حامی یا منتفع از همسویی دولت، 14 ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم از همین حالا عزا گرفتهاند که «مردم عوام(!) آثار برجام را نمیبینند و حس نمیکنندو با این شیب بعید است روحانی دوباره رأی بیاورد؟» این چه فتحالفتوح بزرگ (بزرگتر از فتح خرمشهر) و توافق بزرگ قرن و آفتاب تابان و کلید معجزهآسای همهچیز- که حتی آب خوردن و هوای تنفس مردم هم متوقف به حصول آن اعلام شد- است که مردم درکش نمیکنند؟ آیا همان حکایت جامه حریری نیست که بنابر ادعا بر تن پادشاه بود اما مردم کوچه و بازار نمیدیدند و شاه را برهنه مییافتند؟! اصلا یک پرسش مهمتر! اگر سال بعد انتخابات نبود آیا دیگر هیچ نگرانی دیگری در میان نبود که مردم درباره برجام چگونه فکر کنند و اثری از آن حس کنند یا نه؟!
4- مراکز دولتی و رسانههای همسو البته تا توانستهاند آمارها را سانسور و رقیق یا شیرینسازی کردهاند اما بعد از همه زحمات برای «شدرستنا» کردن «شغلتنا»ها(!) آمارهای موجود باز هم زنگ هشدار را برای «دولت برجام و دیگر هیچ» به صدا درآوردهاند. بانک مرکزی میگوید آمار چکهای برگشتی از 5 میلیون در سالهای 93 به 8/7 میلیون فقره در 10 ماه اول سال 94 رسیده که رشد 55 درصدی را نشان میدهد و بالغ بر 94 هزار میلیارد تومان است آن هم در شرایطی که سال 94 به عنوان سال رشد و رونق اقتصادی معرفی شده بود. آمار رسمی میگوید رشد اقتصادی 94 نسبت به 93 منفی شده است و بیکاری با چهار دهم درصد افزایش به 11 درصد رسیده است (هرچند برخی کارشناسان حامی دولت آمار بیکاری را بین 20 تا 30 درصد برآورد میکنند.) گزارش دیگری از بانک مرکزی تصریح میکند ضریب جینی که نشانه شدت شکاف طبقاتی است از 395/0 به 399/0 افزایش یافته است.
5- نه فقط منتقدان بلکه حامیان کارشناس و دلواپس دولت هم اینک از بازیهای آماری و رشد بیکیفیت و مهار مصنوعی تورم به قیمت تزریق رکود عمیق به عرصه اقتصاد و تولید ابراز نگرانی میکنند و معتقدند فنر تورمی چنین فشرده و بدو
- ۱۰.۶k
- ۲۲ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط