دیشب درایوان دلم ،یک شاپرک بالش شکستآمد فرود ازسقف دل برقلب بیمارم نشستگفتم شدی عین خودم،بالی ندارم شاپرک!آهسته وآرام گفت:می دانم ای عاشق پرست