فاطمه علیها السلام راه حل گریز از انسداد کشور!
#فاطمه_علیها_السلام راه حل گریز از انسداد کشور!
.
یکی از رزمندگان تعریف می کرد؛
پشت دژ جمهوری #پاسگاه_زید در سنگر اجتماعی به عنوان نیروهای پشتیبانی بودیم تا بچه های خط شکن کار را تمام کنند و ما به آنها ملحق شویم.
ولی
هشیاری گارد ریاست جمهوری صدّام مشکل جدّی ایجاد کرده بود و نبرد تن به تن و جنگ نارنجک شهدای زیادی از ما گرفته بود و به قول معروف؛ کار گره خورده بود.
بعثی ها با بارش کاتیوشا و خمپاره و توپ جنگی، تمام خاکریز های خط دوّم که ما بودیم را نشانه گرفتند و آتش به قدری حجیم بود که مواضع را جابه جا کرده بود و سنگرهای زیادی را نابود، گلوله های شیمیایی هم نفس را بر ما تنگ کرده بود، قصد دشمنِ هشیار ما این بود که ما نیروهای پشتیبانی هم زمینگیر شویم تا به خط اوّل نرسیم، از بی سیم خبرهای خوبی نمی آمد، فرمانده گردان #شهید_خانجانی هم شهید شده بود و ...
.
بچه ها که بین ۱۵ تا ۱۸ سال سن داشتند، اکثراً کپ کرده بودند #شهید_آقااعلائی که سنش نسبتاً بیشتر بود ( ۲۲ ساله ) و شالی سبز به کمر داشت و دلداده گی اش به حضرت زهرا سلام الله علیها و نفرتش از دشمنان ایشان سرزبان ها و ضرب المثل شده بود وسط سنگر اجتماعی ایستاد و فریاد کرد: ما مگه مادر نداریم، چرا کپ کردید؟
دست به کمر شد و ذکر جانسوز همیشگی اش را که سنگ را آب می کرد، زبان گرفت:
« وای مادرم ! مادرم ! مادرم ! »
همه رفقا دورش جمع شدند کل گردان دور سیّد صادق حلقه زدند و ساعتی با اشک و ناله ی سوزناک بچه ها به حضرت فاطمه سلام الله علیها متوسل شدند ، حال عجیبی بود، برخی غش می کردند و ...
اگرچه همان شب سیّد صادق هم شهید شد ، ولی ناگهان خبر رسید خط شکن ها روی دژ جمهوری که خط قرمز ارتش بعث در آن منطقه بود مستقر شده اند و خود به چشم تأثیر توسل به #حضرت_مادر را دیدیم که چگونه نبردی مغلوبه و نابرابر را پیروز می کند.
#شهید_برونسی در تشرفی خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها از ایشان شنیده بود که حضرت صدّیقه ی طاهره فرموده بودند: اگر فرماندهان، اینچنین با تزرع و زاری از ما بخواهند ما از یاری دریغ نمی کنیم!
آری! گره های بزرگ جنگ مثل عملیّات #والفجر_۸ و #کربلای_۵ و فتح #خرمشهر و ... با درخواست از فاطمه ی زهرا گشوده شده و با این رمز بود که مردان مرد ما از یم وحشی #اروند_رود گذشتند و جهانی را مبهوت خویش کردند.
حال که توسط تمام جناح های نااهل کارها گره ای کور خورده که گشودن آن از فتح فاو و شلمچه و حلبچه و خرمشهر دشوارتر است و قدرت طلبان خوش خط و خال که خود را صاحب نظام و انقلاب می دانند کشور را به انسداد و انحطاطی کشیده اند که بیم مرگ تمام آرمان ها می رود، و از آنجا که این مستان قدرت و ثروت برای حفظ مقام و قدرت طلبی خود فراتر از توان #هسته_ای و #فضانوردی ، حتّی حاضرند مانند اسلاف خود در خانه رسالت را هم آتش بزنند، چون از هیچ تهمت و دروغ علیه مؤمنان و دولت قبل باکی ندارند، باید جدّی مادر را صدا زد، و کلید این قفل بسته را از وی مسئلت کرد !
#یافاطمة_الزهرا !
أللّهمّ صلّ علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها و سرّ المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک.
#گردان_کمیل
#فاطمیه
#خطبه_بخوان_مادر
.
.
#حق_پایدار_است
.
یکی از رزمندگان تعریف می کرد؛
پشت دژ جمهوری #پاسگاه_زید در سنگر اجتماعی به عنوان نیروهای پشتیبانی بودیم تا بچه های خط شکن کار را تمام کنند و ما به آنها ملحق شویم.
ولی
هشیاری گارد ریاست جمهوری صدّام مشکل جدّی ایجاد کرده بود و نبرد تن به تن و جنگ نارنجک شهدای زیادی از ما گرفته بود و به قول معروف؛ کار گره خورده بود.
بعثی ها با بارش کاتیوشا و خمپاره و توپ جنگی، تمام خاکریز های خط دوّم که ما بودیم را نشانه گرفتند و آتش به قدری حجیم بود که مواضع را جابه جا کرده بود و سنگرهای زیادی را نابود، گلوله های شیمیایی هم نفس را بر ما تنگ کرده بود، قصد دشمنِ هشیار ما این بود که ما نیروهای پشتیبانی هم زمینگیر شویم تا به خط اوّل نرسیم، از بی سیم خبرهای خوبی نمی آمد، فرمانده گردان #شهید_خانجانی هم شهید شده بود و ...
.
بچه ها که بین ۱۵ تا ۱۸ سال سن داشتند، اکثراً کپ کرده بودند #شهید_آقااعلائی که سنش نسبتاً بیشتر بود ( ۲۲ ساله ) و شالی سبز به کمر داشت و دلداده گی اش به حضرت زهرا سلام الله علیها و نفرتش از دشمنان ایشان سرزبان ها و ضرب المثل شده بود وسط سنگر اجتماعی ایستاد و فریاد کرد: ما مگه مادر نداریم، چرا کپ کردید؟
دست به کمر شد و ذکر جانسوز همیشگی اش را که سنگ را آب می کرد، زبان گرفت:
« وای مادرم ! مادرم ! مادرم ! »
همه رفقا دورش جمع شدند کل گردان دور سیّد صادق حلقه زدند و ساعتی با اشک و ناله ی سوزناک بچه ها به حضرت فاطمه سلام الله علیها متوسل شدند ، حال عجیبی بود، برخی غش می کردند و ...
اگرچه همان شب سیّد صادق هم شهید شد ، ولی ناگهان خبر رسید خط شکن ها روی دژ جمهوری که خط قرمز ارتش بعث در آن منطقه بود مستقر شده اند و خود به چشم تأثیر توسل به #حضرت_مادر را دیدیم که چگونه نبردی مغلوبه و نابرابر را پیروز می کند.
#شهید_برونسی در تشرفی خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها از ایشان شنیده بود که حضرت صدّیقه ی طاهره فرموده بودند: اگر فرماندهان، اینچنین با تزرع و زاری از ما بخواهند ما از یاری دریغ نمی کنیم!
آری! گره های بزرگ جنگ مثل عملیّات #والفجر_۸ و #کربلای_۵ و فتح #خرمشهر و ... با درخواست از فاطمه ی زهرا گشوده شده و با این رمز بود که مردان مرد ما از یم وحشی #اروند_رود گذشتند و جهانی را مبهوت خویش کردند.
حال که توسط تمام جناح های نااهل کارها گره ای کور خورده که گشودن آن از فتح فاو و شلمچه و حلبچه و خرمشهر دشوارتر است و قدرت طلبان خوش خط و خال که خود را صاحب نظام و انقلاب می دانند کشور را به انسداد و انحطاطی کشیده اند که بیم مرگ تمام آرمان ها می رود، و از آنجا که این مستان قدرت و ثروت برای حفظ مقام و قدرت طلبی خود فراتر از توان #هسته_ای و #فضانوردی ، حتّی حاضرند مانند اسلاف خود در خانه رسالت را هم آتش بزنند، چون از هیچ تهمت و دروغ علیه مؤمنان و دولت قبل باکی ندارند، باید جدّی مادر را صدا زد، و کلید این قفل بسته را از وی مسئلت کرد !
#یافاطمة_الزهرا !
أللّهمّ صلّ علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها و سرّ المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک.
#گردان_کمیل
#فاطمیه
#خطبه_بخوان_مادر
.
.
#حق_پایدار_است
۵.۷k
۱۲ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.