کاش من و تو

کاش من و تو
دو جلد از یک رمان عاشقانه بودیم..
تنگ در آغوش هم
خوابیده در قفسه های
کتابخانه ای روستایی
گاهی تو را
گاهی مرا
تنها به سبب
تشدید دلتنگی هایمان
به امانت می بردند..

#عباس_معروفی
دیدگاه ها (۲)

چـو همـ‌رهـم تـو نباشـیسفـر چـه سـود کـنـد ؟#مولانا

🖤دل را 🕯ز شرار عشق سوزاند علی🖤یک عمر 🕯غریب شهر خود ماند علی🖤...

گاه و بیگاه پُر از پنجره های خطرمبه سَرم می زند این مرتبه حت...

دکتر میگه تو واقعی نیستی، خیال منیخیال آخه بوی گندم خام میده...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

دروغ چرا، من هنوز هم پشتِ درِ پروفایل اینستاگرامت، تلگرامت و...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط