لطفا بغلم کن
لطفا بغلم کن
Part1
ویو ا.ت
امروز قرار بود وارد یه گروه بشم
نمیدونم تو اون گروه کیا هستن
با آقای لی تو اتاق نسبتا کوچیکی بودیم تو فکر این بودم که با کیا قراره همگروه بشم که با صدای تق تق در منو از افکارم بیرون آورد
آقای لی اجازه ی ورود داد تا در باز شد قلبم ایستاد حس کردم دیگه نمیزنه اونا کسایی بودن که من فن اونا بودم درسته بی تی اس یعنی دارم رویا میبینم یا بیدارم
اعضا . سلام آقای لی
نامجون . آقای لی برای چی گفتین بیایم اینجا؟
لی . قراره عضو جدید بهتون اضافه شه
ایشون یانگ ا.ت هستن عضو جدید گروه
_آقای لی چرا من باید عضو هشتم بی تی اس باشم اگه من وارد گروه بشم ممکنه گروه نابود بشه و بی تی اس هیت زیاد بگیره (آروم)
لی . نگران نباش این اتفاق نمی افته
خب دیگه من میرم شما هم با ا.ت خوب باشید
همه . خدانگهدار
خیلی تو شک بودم حس بدی داشتم بدنم یخ زده بود تا اینکه جونگکوک اومد جلو و گفت
+خوش اومدی من جونگ کوکم
_ممنون بله شما رو میشناسم
واقعا دیدنتون خوشحالم یه روزی دوست داشتم بیام کنسرتون ولی فکر نمیکردم که عضو این گروه بشم و ببخشید
نامجون . چرا معذرت خواهی میکنی؟
_چون حس میکنم دارم با ورودم گروه رو نابود میکنم و من همچین چیزی رو نمیخوام
جیهوپ . هی به این فکر نکن تو حس میکنی ولی بعضی وقعا حس ها درست نیستن
_امیدوارم
تهیونگ . بیاین بریم خونه جشن بگیریم
جین . من آشپزی میکنم
_بزار من آشپزی کنم میخوام یه غذا از کشورم درست کنم
جین . هوممممم چه خوب
یونگی . نمیخواین بیاین؟!
اعضا و ا.ت . اومدیم
خونه ی اعضا*
+تو اتاق من میخوابی
_باشه
+بیا بهت نشون بدم
اینجا اتاق منه
_واو چه اتاق قشنگی داری
+ممنونم میتونی لباساتو تو این کمد بزاری و این چندتا کشو هم خالیه
_ا..اها باشه ممنونم جونگکوکی
+من میرم تا تو یکم استراحت کنی
کوک رفت
ویو ا.ت
لباساو وسایلمو گذاشتم تو کمد و کشو بعد لباسامو با یه اسپرت عوض کردم به موهام یه دست کشیدمو رفتم پیش اعضا...
...
خب بالاخره شرایط رسید این پارت اول فیک
حالا برید تو خماری😂
شرایط
۱۵ لایک
۳۰ کامنت
Part1
ویو ا.ت
امروز قرار بود وارد یه گروه بشم
نمیدونم تو اون گروه کیا هستن
با آقای لی تو اتاق نسبتا کوچیکی بودیم تو فکر این بودم که با کیا قراره همگروه بشم که با صدای تق تق در منو از افکارم بیرون آورد
آقای لی اجازه ی ورود داد تا در باز شد قلبم ایستاد حس کردم دیگه نمیزنه اونا کسایی بودن که من فن اونا بودم درسته بی تی اس یعنی دارم رویا میبینم یا بیدارم
اعضا . سلام آقای لی
نامجون . آقای لی برای چی گفتین بیایم اینجا؟
لی . قراره عضو جدید بهتون اضافه شه
ایشون یانگ ا.ت هستن عضو جدید گروه
_آقای لی چرا من باید عضو هشتم بی تی اس باشم اگه من وارد گروه بشم ممکنه گروه نابود بشه و بی تی اس هیت زیاد بگیره (آروم)
لی . نگران نباش این اتفاق نمی افته
خب دیگه من میرم شما هم با ا.ت خوب باشید
همه . خدانگهدار
خیلی تو شک بودم حس بدی داشتم بدنم یخ زده بود تا اینکه جونگکوک اومد جلو و گفت
+خوش اومدی من جونگ کوکم
_ممنون بله شما رو میشناسم
واقعا دیدنتون خوشحالم یه روزی دوست داشتم بیام کنسرتون ولی فکر نمیکردم که عضو این گروه بشم و ببخشید
نامجون . چرا معذرت خواهی میکنی؟
_چون حس میکنم دارم با ورودم گروه رو نابود میکنم و من همچین چیزی رو نمیخوام
جیهوپ . هی به این فکر نکن تو حس میکنی ولی بعضی وقعا حس ها درست نیستن
_امیدوارم
تهیونگ . بیاین بریم خونه جشن بگیریم
جین . من آشپزی میکنم
_بزار من آشپزی کنم میخوام یه غذا از کشورم درست کنم
جین . هوممممم چه خوب
یونگی . نمیخواین بیاین؟!
اعضا و ا.ت . اومدیم
خونه ی اعضا*
+تو اتاق من میخوابی
_باشه
+بیا بهت نشون بدم
اینجا اتاق منه
_واو چه اتاق قشنگی داری
+ممنونم میتونی لباساتو تو این کمد بزاری و این چندتا کشو هم خالیه
_ا..اها باشه ممنونم جونگکوکی
+من میرم تا تو یکم استراحت کنی
کوک رفت
ویو ا.ت
لباساو وسایلمو گذاشتم تو کمد و کشو بعد لباسامو با یه اسپرت عوض کردم به موهام یه دست کشیدمو رفتم پیش اعضا...
...
خب بالاخره شرایط رسید این پارت اول فیک
حالا برید تو خماری😂
شرایط
۱۵ لایک
۳۰ کامنت
۵.۶k
۲۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.