چشم من چشم تو را دید ولی دیده نشد

چشم من، چشم تو را دید ولی دیده نشد
من همانم که پسندید و پسندیده نشد

یاد لبهای تو افتادم و با خود گفتم:
غنچه‌ای بود که گل کرد ولی چیده نشد

من نظربازم و کم معصیتی نیست ولی
چه‌بسا طعنه‌زدنهای تو بخشیده نشد

ای که مهرت نرسیده ست به من، باور کن
هیچکس قدر من از قهر تو رنجیده نشد

عاشقت بودم و این را به هزاران ترفند
سعی کردم که بفهمانم و فهمیده نشد
دیدگاه ها (۲۲)

عالم اگر برهم رود ،عشق تو را بادا بقا ...! #مولانا

بگذار به تمام زبان‌هایی . . .که می‌دانی و نمی‌دانی . . .بگوی...

لای موهایت تنها نُتی ستکه اگر به دستم برسدتمامِ موسیقی هایعا...

قسم به ساقه‌های گندم...قسم به نسیمی که راز رقص رادر اندام شا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط