انگار غزل آب نباتی شده باشد

انگار غزل آب نباتی شده باشد
وقتی که دو تا لب قر و قاطی شده باشد

لب های تو با طعم انار است و دو چشمت
شیری ست که کم کم شکلاتی شده باشد

این طور نگاهم نکن، انگار ندیدی
شهری پی عشق تو دهاتی شده باشد

من با تو خوشم با نمد بر سر دوشم
بگذار که عالم کراواتی شده باشد

یک بار به من حق بده، لب های کبودم
در لیقه ی موهات دواتی شده باشد

باید که غزل های مرا هم نشناسی
وقتی که غزل هم صلواتی شده باشد..

#حسین_زحمتکش
دیدگاه ها (۲)

تاریکی رخنه کردهزیر پوست شبنسیم آواز می خوانداز روزنه پنجره‌...

به شب پناه میبرمکه مرابه خواب تو میرساند#آزاده_کج_کلاه

شاید هم خُدا در یک دورانی قبل تر ،وقتی تو را آفرید در مقابل...

. مرا به یک #عصر بے دغدغهمرا به عمق صدایت ، وقت گفتن"دوستت ...

تکپارتی یونگی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط