خب خب فردا دختره که اسمشو میزارم سیومی تو یک اتاق جدا دور
خب خب فردا دختره که اسمشو میزارم سیومی تو یک اتاق جدا دور از ساینس هست *
داره میره سمت اتاق کار ساینس*
میخواست وارد شه هارو نذاشت *
هارو . ساینس تو این ساعت جلسه داره وارد اتاق بشی کارت تمومه
سیومی . بتوچه فضولللل کوتولههه
سیومی در اتاق ساینس رو تا ته واز کرد*
ساینس داشت برا جلسه آماده میشد*
نگاه به سیومی کرد *
ساینس . گمشو بیرو___(هارو رو دید)
ساینس . بیبی برفی من اینجا چیکار میکنه؟
هارو . داشتم رد میشدم دیدم داره در اتاقتو باز میکنه بهش گفتم نکنه ولی اینکارو کرد
سیومی . چرا این لقب داره من ندارم( مظلومانه و عشوه گرانه)
ساینس . گفتم گمشو بیرون
ساینس دست هارو رو کشید آوردتش داخل درو بست*
تا پارت دگر بدرود*
داره میره سمت اتاق کار ساینس*
میخواست وارد شه هارو نذاشت *
هارو . ساینس تو این ساعت جلسه داره وارد اتاق بشی کارت تمومه
سیومی . بتوچه فضولللل کوتولههه
سیومی در اتاق ساینس رو تا ته واز کرد*
ساینس داشت برا جلسه آماده میشد*
نگاه به سیومی کرد *
ساینس . گمشو بیرو___(هارو رو دید)
ساینس . بیبی برفی من اینجا چیکار میکنه؟
هارو . داشتم رد میشدم دیدم داره در اتاقتو باز میکنه بهش گفتم نکنه ولی اینکارو کرد
سیومی . چرا این لقب داره من ندارم( مظلومانه و عشوه گرانه)
ساینس . گفتم گمشو بیرون
ساینس دست هارو رو کشید آوردتش داخل درو بست*
تا پارت دگر بدرود*
- ۳۵۶
- ۱۴ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط