مرا ببخش

مرا ببخش

که هنوز

گاهی به یادت

خیال می بافم

خاطراتت را نفس می کشم

و دل تنگی هایم را

واژه واژه شعر می کنم.

 

مرا ببخش

که تمام قرارهای عاشقی مان را

هزاران بار

تنها دور زده ام

ولی هیچ وقت نفهمیدم

دست هایمان چطور از هم جدا شد؟

و چرا اینقدر بی رحمانه

همدیگر را رها کردیم؟

 

من جا ماندم از زندگی

از آن جایی که عشقت را

هر شب

کنج دیوار تنهایی اتاقم

التماس کردم

اما سهم من نشد!

 

من جا ماندم از زندگی

و سال هاست

که حوالی خیال تو

مُردگی می کنم..!
دیدگاه ها (۱)

#درد_دارد_به_خاطر_کسی_که_با_نسیمی_میرود_خودت_را_به_طوفان_بزن...

#هر_وقت_قصد_میکنم_دیگر_از_تو_ننویسم_باران_میبارد …نغمه‌ای زم...

#وقتی_که_میروید ... آدم‌هاوقتی می آیندموسیقی شان را هم با خو...

گر تو را با ما تعلق نیست، ما را شوق هستور تو را بی ما صبوری ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط