مثل قدم های بعد باران

مثل قدم هایِ بعدِ باران
سیگار هایِ کنارِ اتوبان
مثل تمامِ
بی حسی ها بعدِ درد
مثل رگ هایم
مثل دفترم...
پُر از خط زدنم،
تو را بارها از خودم خط زدم
دیدگاه ها (۲۴)

سرانجام دوست داشتنم چه شد؟تویی که نخواستیمنی که جا مانده ام ...

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را ،او که هرگز نتوان یافت همان...

درسته باختیم ولی بازی عالی بوددمتون گرم👌 ولی انصافا پشه های ...

جهالت کاری کرد که پیرزن ایرانی گاو وگوشفندو بُزش را بفروشد ت...

اشکهایم را می‌نويسم خط به خط در دفترم، حال و روز دفترم این ر...

خیلی وقت است ،دلم میخواهد قلمم را بردارم ، تمام حرف هایم را ...

خیال بودنت آنقدر شیرین است برای دلم که گاهی اوقاتدست خیالت ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط