بخش اول
#بخش_اول
#قحطی_بزرگ #پای_انگلیس_در_میان_است
▫️از دوسالِ قبلِ قحطی، خشکسالی شده بود؛
چشمهها آب نداشت، از بارون هم خبری نبود.
🔺تو این شرایط بود که پای طرفینِ جنگِ جهانی به ایران کشیده شد و بیش از صدهزار سرباز خارجی به ایران هجوم آوردن.
روسها از شمال، انگلیسیها از جنوب.
▫️بالاخره شیکم این صدهزار سرباز باید یه جوری سیر میشد. پس ماموران انگلیسی و روسی مشغول خرید گندم شدند. عمدتا هم انگلیسیها. هرجا هر غلهای پیدا میشد با بیشترین قیمت خریدار داشت، اولین خریدار انگلیسیها بودن.
▫️حتی گندم ایران رو به خارج کشور هم منتقل کردن. مقدار ذخایر ارزاق انگلیسیها در ایران رو تا پانصد هزار تُن گزارش کردن.
▫️انگلیسیها حتی برای نیروهایی که قرار بود در آینده به ایران اعزام بشن هم «خورد و خوراک» تهیه کردن.
▫️عجیبتر اینکه؛
در مواردی اگر مجبور میشدن از مواضع خودشون عقبنشینی کنن؛ انبار آذوقه رو آتیش میزدن تا به دست دشمن نیفته.
🔺تو همین شرایط؛
سودجویان ایرانی هم دست به احتکار زدن و محصول خودشون رو به قیمتی گزاف میفروختن.
گل سرسبدشون خود احمدشاه بود🤔
▫️احمدشاه از املاک سلطنتی، گندم زیادی داشت و حاضر نمیشد به قیمت متعارف وارد بازار کنه.
▫️حتی خود مسئولین دولتی با شاه وارد مذاکره شدن که گندمش رو بخرن و بدن تو بازار. بلکه بتونن بحران پایتخت رو کنترل کنن. ولی شاه حاضر نبود گندمش رو کمتر از قیمت گزاف مدنظرش، بفروشه.
▫️نمایندهی دولت وقتی نتونست شاه رو قانع کنه بهش میگه:
اعلی حضرت! در روز تاجگذاری که خدا رو شاهد گرفتین همیشه حافظ حقوق ملت ایران باشین، پیشونی مبارکتون به شدت عرق کرد، ناچار دستمالی از جیبتون درآوردین و عرقتون رو پاک کردین. وقتی رفتین دستمالتون روی میز جاموند. ما اون دستمال رو تا امروز به عنوان یادگاری نگه داشتیم. آیا مفهوم قَسَمی که اون روز خوردین همینه که امروز مردم تهران از گرسنگی توی کوچهها و معابر بیفتن ولی انبارهای سلطنتی از گندم پر باشه؟
▫️سادهاین اگه فکر کنین این حرفا رو شاهِ جوون اثری گذاشت؛ دولت مجبور شد گندم املاک سلطنتی رو به همون قیمت گزاف بخره.
▫️خبرنگاری همون وقت مینویسه:
تهران در آتش قحطی میسوزه، ولی احمدشاه گندمش رو انبار کرده و خرواری دویست تومان
(حدودا سه برابر قیمت معمول) میفروشه
🔺تا اینجا رو داشتین؟؟
#ادامه_دارد
#احمد_شاه
#رضا_شاه
#رضا_خان
#رضا_پهلوی
#رضا_خان_دست_نشانده_انگلیس
#رضا_پالان
#لبیک_یا_مهدی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#قحطی_بزرگ #پای_انگلیس_در_میان_است
▫️از دوسالِ قبلِ قحطی، خشکسالی شده بود؛
چشمهها آب نداشت، از بارون هم خبری نبود.
🔺تو این شرایط بود که پای طرفینِ جنگِ جهانی به ایران کشیده شد و بیش از صدهزار سرباز خارجی به ایران هجوم آوردن.
روسها از شمال، انگلیسیها از جنوب.
▫️بالاخره شیکم این صدهزار سرباز باید یه جوری سیر میشد. پس ماموران انگلیسی و روسی مشغول خرید گندم شدند. عمدتا هم انگلیسیها. هرجا هر غلهای پیدا میشد با بیشترین قیمت خریدار داشت، اولین خریدار انگلیسیها بودن.
▫️حتی گندم ایران رو به خارج کشور هم منتقل کردن. مقدار ذخایر ارزاق انگلیسیها در ایران رو تا پانصد هزار تُن گزارش کردن.
▫️انگلیسیها حتی برای نیروهایی که قرار بود در آینده به ایران اعزام بشن هم «خورد و خوراک» تهیه کردن.
▫️عجیبتر اینکه؛
در مواردی اگر مجبور میشدن از مواضع خودشون عقبنشینی کنن؛ انبار آذوقه رو آتیش میزدن تا به دست دشمن نیفته.
🔺تو همین شرایط؛
سودجویان ایرانی هم دست به احتکار زدن و محصول خودشون رو به قیمتی گزاف میفروختن.
گل سرسبدشون خود احمدشاه بود🤔
▫️احمدشاه از املاک سلطنتی، گندم زیادی داشت و حاضر نمیشد به قیمت متعارف وارد بازار کنه.
▫️حتی خود مسئولین دولتی با شاه وارد مذاکره شدن که گندمش رو بخرن و بدن تو بازار. بلکه بتونن بحران پایتخت رو کنترل کنن. ولی شاه حاضر نبود گندمش رو کمتر از قیمت گزاف مدنظرش، بفروشه.
▫️نمایندهی دولت وقتی نتونست شاه رو قانع کنه بهش میگه:
اعلی حضرت! در روز تاجگذاری که خدا رو شاهد گرفتین همیشه حافظ حقوق ملت ایران باشین، پیشونی مبارکتون به شدت عرق کرد، ناچار دستمالی از جیبتون درآوردین و عرقتون رو پاک کردین. وقتی رفتین دستمالتون روی میز جاموند. ما اون دستمال رو تا امروز به عنوان یادگاری نگه داشتیم. آیا مفهوم قَسَمی که اون روز خوردین همینه که امروز مردم تهران از گرسنگی توی کوچهها و معابر بیفتن ولی انبارهای سلطنتی از گندم پر باشه؟
▫️سادهاین اگه فکر کنین این حرفا رو شاهِ جوون اثری گذاشت؛ دولت مجبور شد گندم املاک سلطنتی رو به همون قیمت گزاف بخره.
▫️خبرنگاری همون وقت مینویسه:
تهران در آتش قحطی میسوزه، ولی احمدشاه گندمش رو انبار کرده و خرواری دویست تومان
(حدودا سه برابر قیمت معمول) میفروشه
🔺تا اینجا رو داشتین؟؟
#ادامه_دارد
#احمد_شاه
#رضا_شاه
#رضا_خان
#رضا_پهلوی
#رضا_خان_دست_نشانده_انگلیس
#رضا_پالان
#لبیک_یا_مهدی
#لبیک_یا_خامنه_ای
۷.۳k
۳۰ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.