بگذار که چشمان تو را وام بگیرم

بگذار که چشمـان تو را وام بگیرم
با دیدن دنیـای تو آرام بگیرم

تر دستی لب های تو را دیدم و باید
از شیوه ی خندیدنت الهام بگیرم

در هر قدمم شوق رسیدن به تو جاری است
می خواهم از این راه سـرانجام بگیرم

من شاعر درباری ام و چشم تو کافی است
تا خیره در آن باشم و انعـام بگیرم

عمری است که در پیچ و خم زندگی ام کاش
یک لحظه در آغوش تو آرام بگیرم....
دیدگاه ها (۲)

وقتی دلم را بی هدف حراج کردمیعنی که حکمم خشت بوده خاج کردمیع...

زندگی مثل یک کامواستاز دستت که در برود ، می شود کلاف سر در گ...

والا(^__^)

گـاهی آنـــلـایـنـیـم...بـی هیـچ دلـیـلـی...نـه کسـی هسـت کـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط