دل من بود كه حس مي كنم از بام افتاد
دل من بود كه حس مي كنم از بام افتاد
قطره اشكي كه به پيراهنت آرام افتاد
فكر چشمان تو بودم كه به دامان غزل
از درختي دو عدد ميوه ي بادام افتاد
شعر اگر كهنه شرابي است كه در سر دارم
انعكاس لب سرخ تو در اين جام افتاد
سر من مست به آغوش تو افتاد شبي
صيد از شوق به سر آمد و در دام افتاد
قصد پوشاندن عشقم به تو بي فايده بود
چون حريري كه به عرياني اندام افتاد
🔥
قطره اشكي كه به پيراهنت آرام افتاد
فكر چشمان تو بودم كه به دامان غزل
از درختي دو عدد ميوه ي بادام افتاد
شعر اگر كهنه شرابي است كه در سر دارم
انعكاس لب سرخ تو در اين جام افتاد
سر من مست به آغوش تو افتاد شبي
صيد از شوق به سر آمد و در دام افتاد
قصد پوشاندن عشقم به تو بي فايده بود
چون حريري كه به عرياني اندام افتاد
🔥
۶۹۳
۰۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.