.
از یکشنبهای که مسئولان انحراف احمدینژاد را باور کردند
تا یکشنبهای که ملت انحراف آن مرد را از سایرین دریافتند
هر دو یکشنبه بود و هر دو در مجلس و هر دو انحرافش را نمایان کرد. یکی سیاه بود و یکی سپید.
اولی برای نجات ملت بود و ناموفق لذا سیاه شد و دومی برای اسارت ملت و موفق و سپید!
در اولی دعوای دولت و مجلس بود برای یک موضوع فرعی سیاه و دومی دعوای دولت و مجلس بود برای مهمترین موضوع سه دههی اخیر و سپید!
در اولی میدانستند رهبری مخالف طرح استیضاح است و هیأت رئیسه شدید پیگیر و در دومی میدانستند تأکید رهبری بر ورود مجلس است و هیأت رئیسه بیخیال!
در اولی فیلمی به نمایش درآمد و سندی قوی ارائه شد تا معلوم شود پشت پرده خبری است و در دومی نمایشی رمانتیک اجرا شد و بجای دفاع مستند فریادها زدند تا معلوم شود پشت پرده از منطق خبری نیست.
در فیلم اولی کسی به صورت مستند به پیشنهاد رشوه متهم شد و پس از اتمام جلسه مرتضوی بازداشت شد و در نمایش دومی کسی دروغی طنز گونه گفت و دیگری را متهم به نیت قتل کرد و پس از اتمام جلسه جهانگیری منع تعقیب شد.
در اولی رئیس مجلس و برادرانش متهم و رئیس مجلس دفاعی بی شرمانه کرد و اتهامات بیسند و مدرک زد و اجازه دفاع به دولت نداد و بوسیده شد و در دومی عزت ملتی فروخته شد و رئیس مجلس وقت اضافه به دولت داد و مجدداً بوسیده شد.
در اولی همه فهمیدند علت اصرار بر انتصاب مرتضوی چیست و سال 91 رئیس جمهور اجازهی تعیین رئیس سازمان تأمین اجتماعی را نداشته و در دومی همه فهمیدند علت برکناری لاریجانی از دبیری شورای امنیت ملی چه بود و چه کسی توافقنامه برزیل را هوا کرد و احمدینژاد خیلی قبل از سال 91 اجازه نداشت.
در اولی همه مسئولان باور کردند که احمدینژاد منحرف شده است و در مسیر سایر مدعیان نیست و در دومی مردم مطمئن شدند احمدینژاد با همه فرق دارد، همه کسانی که از اول انقلاب آمدند و ادعای راه امام داشتند، همه دیروز باور کردند احمدینژاد از همه اینها منحرف است
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.