چندین سال بعد

چندیـن سال بعد
از من خبـری نمیگیری
من در خانه ی کـوچکی تنهام
مـوهایم سفید است
سیگـارم نیکوتینش بالاتـر است
خـانه ام تاریک‌است
ساکـت است
هیچـکس سر نمیزند
حـتی تلفن زنگ نمیخـورد
خـیلی چیزهـارا یادم نمیاید
مثلا آنروز را که رفـتی
رفتـیو دبگـر مـرا یادت نیـامد
مثلا تورا
خنـده هایت را
چشـمهایت را
جـذابیتِ صدایت را
 راه رفتنت را....
حتـی اینـکه خبری ازم نمیگـیری...
هـیچکـدام را یادم نیست
و همچـنان به خـوردن قهـوه های تلخ ادامه میدهم
چندین سال بعد
من در همـان خـانه
قلبم ایست میکند
زمـان می ایستد
سکـوت خـانه میمـاند
باز هم تلفن زنگ نمیخـورد
دیگـر قهوه ای درست نمیشود
دیگـر نیستم
هــنوز هم خبـری نمیگـیری؟!...
دیدگاه ها ()

صلاح کار کجا و من خراب کجاببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجادل...

-تو شیرینی مثه لیلا-مثه فرهاد مجنونم‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌•

هیــچ وقـت نـذار کسـی بتـونه آرومـت کـنهـچـون وقـتی بـاور کن...

از دستم رفتی کاش از دلم هم میرفتم.....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط