مپرس حال مرا روزگار یارم نیست

مپرس حال مرا! روزگار یارم نیست
جهنمی شده ام، هیچ کس کنارم نیست

نهال بودم و در حسرت بهار! ولی
درخت می شوم و شوق برگ و بارم نیست

به این نتیجه رسیدم که سجده کردن من
 به جز مبارزه با آفریدگارم نیست

مرا ز عشق مگویید، عشق گمشده ای است
که هر چه هست ندارم! که هر چه دارم نیست

شبی به لطف بیا بر مزار من، شاید ــ
بِرویَد آن گل سرخی که بر مزارم نیست

#فاضل_نظری
دیدگاه ها (۲)

موقعی که تو زندگیت اتفاقای بدی میفتهکتاب رو نبندفقط ورق بزن ...

زنها که ظرفیتشان تکمیل شود،ساکت میشوند و سخت...برق چشمهایشان...

عاقبت بند سفر پایم بستمی‌رومخنده به لبخونین دل[فروغ فرخزاد]

✨ زن باید محکم باشد از پس دلش بر بیاید مغرور باشد و جدیدلتنگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط