آمد به سمت م و بیسا و جواب ی سیل هم به م زد

آمد به سَمت مَݩ و بی‌سؤاݪ و جـواب یڪ سیلـے هَم به مَݩ زد. پنجه سَنگیݩ سرباز عَراقے در صورَتم که نشست یک‌دفعه «اسارَت» را تمام و کماݪ حس کـردم. سیݪے و اسیری ملازم یکـدیگرند.
اگـر بیست ساݪ جایۍ اسیر باشی، آغاز اسارَتت درست زَمانے است که اوݪیݩ سیݪے را می‌خوری!
اوݪیݩ سیلے حس غریبی دارد. یک‌دفعه نااُمیدت می‌کند از نجات و خَلاصے و همه‌ی اُمیدت به سَمت خُداوݩد می‌رود. خودت را دربست می‌سپاری به قدرت بزرگے که خدای آسماݩ‌ها و زمیݩ است. درد می‌کشی و تحقیر می‌شوی و ایݩ دومی کشنده است. #آن_بیست_و_سه_نفر #احمد_یوسف‌_زاده #بخون
دیدگاه ها (۷)

نام سریال: هیولاژانر : #کمدی | #خانوادگی 👤 کارگردان: مهران م...

نام فیلم:اینجا چراغی روشن است🔆 ژانر: #اجتماعی👤 کارگردان:رضا ...

کندوان یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی در شهرستان اسکو ...

غار گیری کنار بین روستای کناردان و بهده و در فاصله 40 کیلومت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط