امشب به خوابم بیا

امشب به خوابم بیا
با خودت دو فنجان چای دارچین بیاور
من خودم را به خواب می زنم
گوشه ی تختَم بنشین
صدایم کن ...
اول اسمم را بگو
بعد عزیزم ،
بعد هم بگو باشد انگار که خوابی
من می روم
بلند می شوی ،
بلند می شوم
دستم را دورِ گردنت حلقه می زنم
می گویم بلاخره آمدی . . . ،
می گویی شک داشتی به آمدنم ؟
می گویم گاهی . . .
مثلِ امشب
نگاهم می کنی
بی هیچ حرفی چایم را می دهی دستم
دستم را می گیری
می گویی دیر آمدم
تا ماندنی تر باشد
تا قدرِ لحظه هایمان را بهتر بدانیم
امشب بیا
اینها را بگو
مبادا
دیر شود...

💙****
دیدگاه ها (۰)

دعوا بر سر کیوسک تلفن در سال ۵۵#تاریخ

در دوره دولت قبل آقای اردکانیان وزیر نیرو که بچه هاش همه در ...

عصر امروززلال ترین شبنم شادیرا همیشه برچشمانتان،و شیرین ترین...

💙بسم الله الرحمن الرحیم💙هر که روزش با سلامی برحسین(ع) آغاز ش...

رمان j_k

love Between the Tides²⁴تهیونگم: خوش گذشتتهیونگ: آره خیلی خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط