چگونه نسلکشی در غزه موجب سقوط جایگاه رژیمصهیونیستی و
🔹چگونه نسلکشی در غزه موجب سقوط جایگاه #رژیمصهیونیستی و چرخش #اروپا به سمت #فلسطین شد؟
بنیاد مطالعات امنیت داخلی در دانشگاه تلآویو فاش کرده است که جنگ #نسلکشی رژیم صهیونیستی علیه غزه، دگرگونیهای بنیادینی در جایگاه بینالمللی این رژیم و در موازین قدرت منطقهای ایجاد کرده است؛ دگرگونیهایی که به باور این گزارش، "اسرائیل" را در موقعیتی پیچیده قرار داده و این رژیم را ناگزیر به بازتعریف سیاست امنیت داخلی خود کرده است.
طبق این گزارش، یکی از مهمترین پیامدهای جنگ، تضعیف جایگاه رژیم اشغالگر در عرصه بینالمللی و رشد بیسابقه موج خصومت و بیاعتمادی جهانی نسبت به آن است.
بهگفته بنیاد مذکور، آتشبسی که در چارچوب مرحله نخست طرح ترامپ حاصل شد، توانست موقتاً روند سقوط تصویر "اسرائیل" را متوقف کند؛ اما بههیچوجه نتوانست این تصویر را واقعاً بهبود بخشد.
جنگ و بازتعریف جایگاه قدرت در روابط بینالملل
این گزارش تأکید میکند که جنگ، بار دیگر مفهوم «قدرت سخت و نظامی» را به مرکزیت روابط بینالملل بازگردانده است؛ مفهومی که در دهههای اخیر، بهویژه در اروپا و در گفتمان لیبرال غربی بهشدت مورد انتقاد بود.
این مرکز پژوهشی میگوید: موفقیت #حماس در وادار کردن شماری از دولتها به شناسایی رسمی کشور فلسطین، در کنار احتمال دستیابی ولادیمیر پوتین به اهدافش در شرق اوکراین، هردو نشاندهندۀ بازگشت جنگ بهعنوان ابزاری اصلی برای تحقق اهداف سیاسی است؛ و این تحول، خروجی از الگوی پسا ـ شوروی محسوب میشود.
در بخش دیگری آمده است: یکی از تحولات راهبردی اصلی، بینالمللی شدن کامل مسئله فلسطین است؛ تا جایی که #آمریکا اکنون به بازیگر مستقیمِ محدودکننده و دستوردهنده تاکتیکی ارتش "اسرائیل" تبدیل شده است.
بنیاد مذکور حضور نیروهای بینالمللی در غزه را تغییر استراتژیک مهم ارزیابی کرده و تأکید کرده هنوز زود است بدانیم این روند موقت خواهد بود یا مقدمهای است بر تحول دائمی که "اسرائیل" را ناگزیر به تغییر در سیاستهایش سازد.
گسست اجتماعی و شکافهای عمقی
گزارش مذکور همچنین میگوید جنگ، عمق شکافهای اجتماعی و سیاسی داخلی رژیم صهیونیستی را عیان کرده است. "اسرائیل" در شرایطی وارد جنگ شد که در سال ۲۰۲۳ درگیر بحرانی بیسابقه پیرامون طرح دولت برای تضعیف دستگاه قضایی بود.
اختلاف بر سر اولویتهای جنگ، پرونده اسرای اسرائیلی و بحثهای مربوط به «روز بعد از جنگ در غزه» بهصورت چشمگیری شکافها را تشدید کرده و تضاد درونی را تقویت کرده است.
این گزارش میگوید "اسرائیل" باید یک دکترین امنیت جدید تدوین کند که با واقعیت جدید ـ چه در منطقه و چه در نظام بینالملل ـ سازگار باشد؛ زیرا وضعیت کنونی، استمرار خطمشیهای قبلی را ناممکن کرده است.
درسهای جنگ
بنیاد مذکور تأکید میکند که درسهای جنگ، صرفاً محدود به فضای نظامی نیست، بلکه جامعه و بنیانهای انسجام درونی "اسرائیل" را هم شامل میشود.
این مرکز یادآوری میکند که "اسرائیل" در آستانه یک سال انتخاباتی حساس است و باید انتخابات، نه بر اساس مجادلات گذشته، بلکه براساس چشماندازی برای آینده برگزار شود؛ بااینحال، گزارش میگوید احتمال تحقق چنین انتخاباتی ضعیف است؛ و رقابتهای انتخاباتی، همچنان در محور «مقصر کیست؟» خواهد چرخید.
بنیاد مذکور هشدار میدهد این وضعیت، تنش سیاسی و خشونت اجتماعی را تشدید کرده و ابعاد بحران داخلی "اسرائیل" پس از جنگ را گسترش خواهد داد.
«نسل زد» محرک چرخش اروپا به سود فلسطین
در دو سال گذشته ـ در طول جنگ نسلکشی ـ میلیونها نفر در اروپا به خیابانها آمدند تا در حمایت از فلسطین تظاهرات کنند. برآوردها نشان میدهد بیش از ۴۵ هزار رویداد و تجمع حامی فلسطین در ۸۰۰ شهر از ۲۵ کشور اروپایی برگزار شده است.
در همین چارچوب، محمود العوادات، پژوهشگر و نویسنده اردنی، معتقد است چرخش افکار عمومی اروپا دربارۀ مسئلۀ فلسطین، یکی از شاخصهای مهم تحول پساجنگ است؛ و این تحول، بیش از همه از «نسل زد» اروپا نشأت میگیرد.
مطابق یافتههای پژوهشی که او به آن ارجاع میدهد، رده سنی ۱۴ تا ۱۸ سال، بیشترین حمایت را از حقوق مردم فلسطین نشان داده است. دلیل این چرخش ـ به باور او ـ سه سطح دارد:
🔹فروپاشی انحصار رسانهای روایت "اسرائیل" در عصر دیجیتال
🔹نظام آموزشی جدید اروپا با محور عدالت اجتماعی و حقوق بشر
🔹مفاهیم نوین حقوق کودک و زن در ذهن نسل جدید
او اضافه میکند که «جهانیشدن انسانی» در ذهن نسل نوجوان اروپا، باعث شده که مسائل عدالتمحور در جهان، در ذهن این نسل بههم پیوند بخورد و همین امر، فلسطین را در صدر وجدان نسل جدید قرار داده است.
بنیاد مطالعات امنیت داخلی در دانشگاه تلآویو فاش کرده است که جنگ #نسلکشی رژیم صهیونیستی علیه غزه، دگرگونیهای بنیادینی در جایگاه بینالمللی این رژیم و در موازین قدرت منطقهای ایجاد کرده است؛ دگرگونیهایی که به باور این گزارش، "اسرائیل" را در موقعیتی پیچیده قرار داده و این رژیم را ناگزیر به بازتعریف سیاست امنیت داخلی خود کرده است.
طبق این گزارش، یکی از مهمترین پیامدهای جنگ، تضعیف جایگاه رژیم اشغالگر در عرصه بینالمللی و رشد بیسابقه موج خصومت و بیاعتمادی جهانی نسبت به آن است.
بهگفته بنیاد مذکور، آتشبسی که در چارچوب مرحله نخست طرح ترامپ حاصل شد، توانست موقتاً روند سقوط تصویر "اسرائیل" را متوقف کند؛ اما بههیچوجه نتوانست این تصویر را واقعاً بهبود بخشد.
جنگ و بازتعریف جایگاه قدرت در روابط بینالملل
این گزارش تأکید میکند که جنگ، بار دیگر مفهوم «قدرت سخت و نظامی» را به مرکزیت روابط بینالملل بازگردانده است؛ مفهومی که در دهههای اخیر، بهویژه در اروپا و در گفتمان لیبرال غربی بهشدت مورد انتقاد بود.
این مرکز پژوهشی میگوید: موفقیت #حماس در وادار کردن شماری از دولتها به شناسایی رسمی کشور فلسطین، در کنار احتمال دستیابی ولادیمیر پوتین به اهدافش در شرق اوکراین، هردو نشاندهندۀ بازگشت جنگ بهعنوان ابزاری اصلی برای تحقق اهداف سیاسی است؛ و این تحول، خروجی از الگوی پسا ـ شوروی محسوب میشود.
در بخش دیگری آمده است: یکی از تحولات راهبردی اصلی، بینالمللی شدن کامل مسئله فلسطین است؛ تا جایی که #آمریکا اکنون به بازیگر مستقیمِ محدودکننده و دستوردهنده تاکتیکی ارتش "اسرائیل" تبدیل شده است.
بنیاد مذکور حضور نیروهای بینالمللی در غزه را تغییر استراتژیک مهم ارزیابی کرده و تأکید کرده هنوز زود است بدانیم این روند موقت خواهد بود یا مقدمهای است بر تحول دائمی که "اسرائیل" را ناگزیر به تغییر در سیاستهایش سازد.
گسست اجتماعی و شکافهای عمقی
گزارش مذکور همچنین میگوید جنگ، عمق شکافهای اجتماعی و سیاسی داخلی رژیم صهیونیستی را عیان کرده است. "اسرائیل" در شرایطی وارد جنگ شد که در سال ۲۰۲۳ درگیر بحرانی بیسابقه پیرامون طرح دولت برای تضعیف دستگاه قضایی بود.
اختلاف بر سر اولویتهای جنگ، پرونده اسرای اسرائیلی و بحثهای مربوط به «روز بعد از جنگ در غزه» بهصورت چشمگیری شکافها را تشدید کرده و تضاد درونی را تقویت کرده است.
این گزارش میگوید "اسرائیل" باید یک دکترین امنیت جدید تدوین کند که با واقعیت جدید ـ چه در منطقه و چه در نظام بینالملل ـ سازگار باشد؛ زیرا وضعیت کنونی، استمرار خطمشیهای قبلی را ناممکن کرده است.
درسهای جنگ
بنیاد مذکور تأکید میکند که درسهای جنگ، صرفاً محدود به فضای نظامی نیست، بلکه جامعه و بنیانهای انسجام درونی "اسرائیل" را هم شامل میشود.
این مرکز یادآوری میکند که "اسرائیل" در آستانه یک سال انتخاباتی حساس است و باید انتخابات، نه بر اساس مجادلات گذشته، بلکه براساس چشماندازی برای آینده برگزار شود؛ بااینحال، گزارش میگوید احتمال تحقق چنین انتخاباتی ضعیف است؛ و رقابتهای انتخاباتی، همچنان در محور «مقصر کیست؟» خواهد چرخید.
بنیاد مذکور هشدار میدهد این وضعیت، تنش سیاسی و خشونت اجتماعی را تشدید کرده و ابعاد بحران داخلی "اسرائیل" پس از جنگ را گسترش خواهد داد.
«نسل زد» محرک چرخش اروپا به سود فلسطین
در دو سال گذشته ـ در طول جنگ نسلکشی ـ میلیونها نفر در اروپا به خیابانها آمدند تا در حمایت از فلسطین تظاهرات کنند. برآوردها نشان میدهد بیش از ۴۵ هزار رویداد و تجمع حامی فلسطین در ۸۰۰ شهر از ۲۵ کشور اروپایی برگزار شده است.
در همین چارچوب، محمود العوادات، پژوهشگر و نویسنده اردنی، معتقد است چرخش افکار عمومی اروپا دربارۀ مسئلۀ فلسطین، یکی از شاخصهای مهم تحول پساجنگ است؛ و این تحول، بیش از همه از «نسل زد» اروپا نشأت میگیرد.
مطابق یافتههای پژوهشی که او به آن ارجاع میدهد، رده سنی ۱۴ تا ۱۸ سال، بیشترین حمایت را از حقوق مردم فلسطین نشان داده است. دلیل این چرخش ـ به باور او ـ سه سطح دارد:
🔹فروپاشی انحصار رسانهای روایت "اسرائیل" در عصر دیجیتال
🔹نظام آموزشی جدید اروپا با محور عدالت اجتماعی و حقوق بشر
🔹مفاهیم نوین حقوق کودک و زن در ذهن نسل جدید
او اضافه میکند که «جهانیشدن انسانی» در ذهن نسل نوجوان اروپا، باعث شده که مسائل عدالتمحور در جهان، در ذهن این نسل بههم پیوند بخورد و همین امر، فلسطین را در صدر وجدان نسل جدید قرار داده است.
- ۱۷.۴k
- ۱۳ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط