می ترسم از آدم ها ...
می ترسم از آدم ها ...
آدم هایی که دست می گذارند روی تنهایی ات ...
مجوزِ ورود می گیرند ...
و تنهاترت می کنند ...
آدم هایی که سایه می اندازند روی سرت ...
و بی تفاوت، سایه سنگین می کنند ...
آدم هایی که ساده می گیری بودنشان را ...
و سخت می کنند گذرِ لحظه هایت را ...
آدم هایی که کوهِ معرفت می شوی برایشان ...
و آنها مدام می لرزانندت با آتشفشانِ بی معرفتی هاشان ...
آدم هایی که به هزار و یک خاطره، دلبستۀ شان می شوی…
و آنها بی تفاوت میگذرندو میروند ...
از آدم ها می ترسم ...
narii
آدم هایی که دست می گذارند روی تنهایی ات ...
مجوزِ ورود می گیرند ...
و تنهاترت می کنند ...
آدم هایی که سایه می اندازند روی سرت ...
و بی تفاوت، سایه سنگین می کنند ...
آدم هایی که ساده می گیری بودنشان را ...
و سخت می کنند گذرِ لحظه هایت را ...
آدم هایی که کوهِ معرفت می شوی برایشان ...
و آنها مدام می لرزانندت با آتشفشانِ بی معرفتی هاشان ...
آدم هایی که به هزار و یک خاطره، دلبستۀ شان می شوی…
و آنها بی تفاوت میگذرندو میروند ...
از آدم ها می ترسم ...
narii
۵.۳k
۲۷ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.