میخواستم که اندکی از غصه کم کنم
میخواستم که اندکی از غصه کم کنم
گفتم بشینم و غزل تازه دم کنم
یکبار هم برای خودم واژه چین شوم
با خود ردیف و قافیه را هم قسم کنم
تا کی برای خاطره هایی که سوختند
هر شب تمام کوی و گذر را قدم کنم ؟
گفتم اگر دوباره به سر زد هوای تو
جان خودت که پای دلم را قلم کنم
اما ببین ، دوباره غزل شد بنام تو
اما نمیشود که تو را متهم کنم
دست خودم که نیست، غمت کم نمیشود
تا آخرین نفس اگر این شرح غم کنم
گفتم بشینم و غزل تازه دم کنم
یکبار هم برای خودم واژه چین شوم
با خود ردیف و قافیه را هم قسم کنم
تا کی برای خاطره هایی که سوختند
هر شب تمام کوی و گذر را قدم کنم ؟
گفتم اگر دوباره به سر زد هوای تو
جان خودت که پای دلم را قلم کنم
اما ببین ، دوباره غزل شد بنام تو
اما نمیشود که تو را متهم کنم
دست خودم که نیست، غمت کم نمیشود
تا آخرین نفس اگر این شرح غم کنم
۱.۳k
۰۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.