عشق را زیباترین افسانه میخواهد دلم
عشق را زیباترین افسانه میخواهد دلم
یک نفر عاشق ولی فرزانه میخواهد دلم
گوش کن چشمانِ من را، در بَرَم گیر و ببین
عشق را انگار، بی رحمانه میخواهد دلم
سیبِ کالِ گونه هایت بویِ باران میدهد
بوسه را از گونه بی صبرانه میخواهد دلم
چشم هایم زُل زده بر دکمه ی پیراهنت
در حوالیِ تنت کاشانه میخواهد دلم
دستِ من روی گسل های تنت مأوا گرفت
در هوایت ساغر و پیمانه میخواهد دلم.
میتوانی در خیابان های ذهنم رد شوی
تا ببینی عشق را مردانه میخواهد دلم.
یک نفر عاشق ولی فرزانه میخواهد دلم
گوش کن چشمانِ من را، در بَرَم گیر و ببین
عشق را انگار، بی رحمانه میخواهد دلم
سیبِ کالِ گونه هایت بویِ باران میدهد
بوسه را از گونه بی صبرانه میخواهد دلم
چشم هایم زُل زده بر دکمه ی پیراهنت
در حوالیِ تنت کاشانه میخواهد دلم
دستِ من روی گسل های تنت مأوا گرفت
در هوایت ساغر و پیمانه میخواهد دلم.
میتوانی در خیابان های ذهنم رد شوی
تا ببینی عشق را مردانه میخواهد دلم.
۲.۶k
۰۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.