و تنهایی
و تنهایی
آن ظرف خالیست
که گر از عصاره وجود خویش
لبریزش نکنی
دست بدست کسان می چرخی
یکی زهرت میدهد
به رنگ مستی شراب
دیگری آب می ریزد
برای عطش
گل آلود می کند جام را
کسی تلنگر میزند
به بهانه میهمانی دلت
ویران می کند
منزل را
و تو ای جستجو گر راز
ای تن خسته از
سفر زندگی
سرریز شو
خراب شو
آباد شو
بر خرابه های خود
تا تمام شود
این قصه ناپیوستگی ...
#ليلا_هژير
آن ظرف خالیست
که گر از عصاره وجود خویش
لبریزش نکنی
دست بدست کسان می چرخی
یکی زهرت میدهد
به رنگ مستی شراب
دیگری آب می ریزد
برای عطش
گل آلود می کند جام را
کسی تلنگر میزند
به بهانه میهمانی دلت
ویران می کند
منزل را
و تو ای جستجو گر راز
ای تن خسته از
سفر زندگی
سرریز شو
خراب شو
آباد شو
بر خرابه های خود
تا تمام شود
این قصه ناپیوستگی ...
#ليلا_هژير
- ۱.۱k
- ۲۱ اسفند ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط