گفتم اے جان شدم از نرگس مست تو خراب
گفتم اے جان شدم از نرگس مست تو خراب
گفت در شهر ڪسے نیست ز دستم هشیار
گر ڪشم زار و اگر زنده ڪنم من دانم
در ره عشق تو را با من و با خویش چه ڪار
گفت در شهر ڪسے نیست ز دستم هشیار
گر ڪشم زار و اگر زنده ڪنم من دانم
در ره عشق تو را با من و با خویش چه ڪار
۵.۴k
۰۸ دی ۱۴۰۱