تمام شهر فهمیدند تو را می خواهم اما تو

تمام شهر فهمیدند تو را می خواهم اما تو ....

فقط با خنده ای مضحک به من گفتی که ممنونم ....
دیدگاه ها (۳)

و عشقاگر با حضور همین روزمرگی هاعشق بماند،عشق است!#احمد_شامل...

نه از رومم، نه از زنگمهمان بیــرنگ بیــرنگم...بیا بگشایدر بگ...

سر من درد که نهمیل شکستن داردتا که بیرون بکشماز وسطشفکر تو ر...

سنی ندارد عاشقی کردن...!فرقی ندارد کودکی... پیری...!هروقت زا...

بقول نادر ابراهیمی:تورامی خواهمبرای پنجاه سالگیشصت سالگیهفتا...

گفتی امروز بلایِ دِگران خواهم شد!روزیِ من شود ای کاش بلای دگ...

سر پیری اگر معرکه ای هم باشد....من تو را.باز تو را.....باز ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط