صبحِ امروز ،
صبحِ امروز ،
کسی گفت به من : تو چقدر تنهایی !
گفتَمَش در پاسخ : تو چقدر حساسی ...!
تنِ من گر تنهاست ، دل من با دلهاست !
دوستانی دارم ، بهتر از برگ درخت ...
که دعایَم گویند ، و دعاشان گویم ...
یادِشان در دل من ، قلبشان منزل من ...
صافیِ آب مرا ، یاد تو انداخت، رفیق ...!
تو دلت سبز ...
لَبَت سرخ ...
چراغت روشن ...
چرخِ روزیَت ، همیشه چرخان ...
نفست داغ، تنت گرم ؛ دعایت با من ...!
#فریدون_مشیری
سلام_صبح_بخیر
🌺 🌷 🌹
کسی گفت به من : تو چقدر تنهایی !
گفتَمَش در پاسخ : تو چقدر حساسی ...!
تنِ من گر تنهاست ، دل من با دلهاست !
دوستانی دارم ، بهتر از برگ درخت ...
که دعایَم گویند ، و دعاشان گویم ...
یادِشان در دل من ، قلبشان منزل من ...
صافیِ آب مرا ، یاد تو انداخت، رفیق ...!
تو دلت سبز ...
لَبَت سرخ ...
چراغت روشن ...
چرخِ روزیَت ، همیشه چرخان ...
نفست داغ، تنت گرم ؛ دعایت با من ...!
#فریدون_مشیری
سلام_صبح_بخیر
🌺 🌷 🌹
۲۹۲
۲۷ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.