حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست

حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
که آشنا سخن آشنا نگه دارد

دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشته‌ات به دو دست دعا نگه دارد

گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان
نگاه دار سر رشته تا نگه دارد

صبا بر آن سر زلف ار دل مرا بینی
ز روی لطف بگویش که جا نگه دارد

چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت
ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد
#حضرت_حافظ
دیدگاه ها (۴۰)

و کسی نمی‌داندچه قدر فرصت باقیستتا جبرانِ گذشته کنیم...دستم ...

میان من و تودریای ژرفی ستچشمهایتدو قایق اندکه در معاشقه با ا...

‌دلممسافر خواب آلوددر آن اتاق خیال اندودچو روح کهنه‌‌ی سرگرد...

آنچه را عاشقانه دوست می داری ؛بیاب و بگذار تو را بکشد بگذار ...

گر بنا باشد که بحران را مدیریت کنیمباید اول مغز انسان را مدی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط