سرتاسر «آداکمان (شبه جزیرهء) عربستان» ، 1756 سال پیش از پ
سرتاسر «آداکمان (شبه جزیرهء) عربستان» ، 1756 سال پیش از پدید آمدن تبار (قوم) «عرب» ، زیستگاه «یمنی تبارها» بوده است (بخش سه)
_____________________________________________________
دنبال کنندگان گرامی ، من برای بازگوئی تاریخچهء پدید آمدن «تبار عرب» ، که زیر شاخه ای از «تبار حامی» است ، از 1270 سال پیش از پدید آمدن «تبار عرب» ، یعنی از سال 2270 پ.ز. {پیش از زادروز (قبل از میلاد)} آغاز می کنم:
در سال 2270 پ.ز. ، «سامی تبارها» ، به رهبری کسی بنام «سارگون» بر سومریان {1} «ایرانی تبار» تاختند ، و برای 102 سال بر آنها فرمانروائی کردند ، ولی «ایرانی تبارهای» دیگری بنام «گوتیان» ، که سرزمینشان در کوهستان زاگرس جای داشت ، در سال 2141 پ.ز. «سومریان» را از چنگ این «سامی تبارهای» زورگیر (غاصب) رها ساختند ، و برای 91 سال در سومر ماندند تا سومریان بتوانند دوباره در این سرزمین به فرمانروائی برسند .
پس از اینکه «سارگون» و سپاهیانش توانستند «سومر» را بچنگ آورند ، شمار زیادی از «سامی تبارها» از سرتاسر «لوانت باختری» به «سومر» کوچ کردند ، تا بتوانند دارائی های مردم سومر را تاراج بکنند . یکی از این «سامی تبارهای» کوچنده به سومر ، نیای (جد) «ابراهیم» بود که به همراه خانوادهء بزرگش به یکی از شهرهای سومر بنام «اور» کوچ کردند .
پس از اینکه «گوتیان» توانستند «سومر» را از چنگ این «سامی تبارهای» زورگیر (غاصب) آزاد کنند ، هنوز برخی از مردم «سامی تبار» ، در برخی از شهرهای سومری مانده بودند ، که یکی از آنها «ابراهیم» بود ؛ و از آنجا که دشمنی کردن «سامی تبارها» با «ایرانی تبارها» ، پدیده ای جاافتاده در خون «سامی تبارها» شده بود ؛ ابراهیم نیز نمی توانست دشمنی خود با «ایرانی تبارها» را پنهان کند .
پس از اینکه «ابراهیم» ، در اوج دشمنی کردن هایش با سومریان «ایرانی تبار» ، دین سومریان را خوار شمرد ؛ ابراهیم ناچار شد که در پیرامون سال 2050 پ.ز. ، بهمراه پدرش «تارح» و خواهر ناتنی اش «سارا» ، و برادرزاده اش «لوط» ، و دیگر کسان و یارانش ، از شهر « اور» به سرزمین نیاکانی (آبا اجدادی) خود ، که روستای «حران» بود ، باز گردد .
رسیدن ابراهیم و خانواده اش به حران (2049 پ.ز.)
________________________________________________________________
ابراهیم در همان آغاز راه ، خواهر ناتنی اش «سارا» را به همسری گرفت ، ولی «سارا» باردار نمی شد ، چون نازا بود . به هر روی ، «ابراهیم» و همراهانش ، پس از یک سال جابجا شدن ، در پیرامون سال 2049 پ.ز. به «حران» رسیدند ولی چیزی نگذشت که «تارح» (پدر ابراهیم) در زیستهء (سن) ۲۰۵ سالگی درگذشت (پیدایش ۱۱:۲۷ تا ۳۲) ؛ و پس از چندی «ابراهیم» بهمراه «سارا» و «لوط» و دیگر کسانش ، از «حران» به سوی سرزمین کنعان براه افتادند .
رفتن از کنعان به مصر (2047 پ.ز.)
__________________________________________________
ابراهیم و همراهانش پس از اینکه به کنعان رسیدند ، دیدند که خشکسالی سختی در این سرزمین پدید آمده است ، پس بناچار برآن شدند که به سرزمین مصر کوچ کنند . پس از اینکه آنها به مصر رسیدند ، ابراهیم سارا را خواهر خودش شناساند (معرفی کرد) ؛ وگرنه مصریان ناچار می شدند که برای همبستر شدن با سارا ، ابراهیم را بکشند (پیدایش ۱۲:۱۰ تا ۱۳). به هر روی ، هنگامیکه ابراهیم و همراهانش به مصر رسیدند ، فرعون از زیبایی سارا آگاه شد و او را به کاخ خود آورد و همسری با او را آغاز کرد ؛ و به ابراهیم نیز پیشکش هائی مانند « برده ، کنیز ،گاو ، الاغ ، و شتر» داد . پس از چندی که از همبستری سارا با فرعون گذشت ، دروغ ابراهیم آشکار شد و همگاهانه رخدادی ناگوار برای فرعون روی داد (پیدایش ۱۲:۱۴ تا ۱۷) بنابراین فرعون دیگر نخواست که سارا در کاخ بماند ؛ پس دستور داد که ابراهیم و خانواده و یارانش از مصر بروند و همهء دارائی های خود را نیز با خود ببرند (پیدایش ۱۲:۱۸ تا ۲۰).
بازگشت به کنعان از مصر ، و جدا شدن ابراهیم از لوط (2026 پ.ز.)
_______________________________________________________________________
پس از اینکه در پیرامون سال 2025 پ.ز. ابراهیم و لوط به نزدیکی های «بیت ئیل» و «عای» رسیدند ، ابراهیم به لوط پیشنهاد کرد که هریک سرزمینی جدا از هم را برای زندگی کردن خودشان برگزیند ، و لوط این پیشنهاد ابراهیم را پذیرفت و به خاور «رود اردن» که زمین و آب مناسبی داشت رفت ؛ بنابراین ابراهیم نیز به «درهء ممری» (حبرون یا الخلیل) رفت ، و در آنجا خانه ای برای خود ساخت .
همسری ابراهیم با هاجر در سال 2015 پ.ز.، و زاده شدن اسماعیل در سال 2014 پ.ز.
____________________________________________________________________
در سال 2015 پ.ز. ، ابراهیم 85 ساله که هنوز نتوان
_____________________________________________________
دنبال کنندگان گرامی ، من برای بازگوئی تاریخچهء پدید آمدن «تبار عرب» ، که زیر شاخه ای از «تبار حامی» است ، از 1270 سال پیش از پدید آمدن «تبار عرب» ، یعنی از سال 2270 پ.ز. {پیش از زادروز (قبل از میلاد)} آغاز می کنم:
در سال 2270 پ.ز. ، «سامی تبارها» ، به رهبری کسی بنام «سارگون» بر سومریان {1} «ایرانی تبار» تاختند ، و برای 102 سال بر آنها فرمانروائی کردند ، ولی «ایرانی تبارهای» دیگری بنام «گوتیان» ، که سرزمینشان در کوهستان زاگرس جای داشت ، در سال 2141 پ.ز. «سومریان» را از چنگ این «سامی تبارهای» زورگیر (غاصب) رها ساختند ، و برای 91 سال در سومر ماندند تا سومریان بتوانند دوباره در این سرزمین به فرمانروائی برسند .
پس از اینکه «سارگون» و سپاهیانش توانستند «سومر» را بچنگ آورند ، شمار زیادی از «سامی تبارها» از سرتاسر «لوانت باختری» به «سومر» کوچ کردند ، تا بتوانند دارائی های مردم سومر را تاراج بکنند . یکی از این «سامی تبارهای» کوچنده به سومر ، نیای (جد) «ابراهیم» بود که به همراه خانوادهء بزرگش به یکی از شهرهای سومر بنام «اور» کوچ کردند .
پس از اینکه «گوتیان» توانستند «سومر» را از چنگ این «سامی تبارهای» زورگیر (غاصب) آزاد کنند ، هنوز برخی از مردم «سامی تبار» ، در برخی از شهرهای سومری مانده بودند ، که یکی از آنها «ابراهیم» بود ؛ و از آنجا که دشمنی کردن «سامی تبارها» با «ایرانی تبارها» ، پدیده ای جاافتاده در خون «سامی تبارها» شده بود ؛ ابراهیم نیز نمی توانست دشمنی خود با «ایرانی تبارها» را پنهان کند .
پس از اینکه «ابراهیم» ، در اوج دشمنی کردن هایش با سومریان «ایرانی تبار» ، دین سومریان را خوار شمرد ؛ ابراهیم ناچار شد که در پیرامون سال 2050 پ.ز. ، بهمراه پدرش «تارح» و خواهر ناتنی اش «سارا» ، و برادرزاده اش «لوط» ، و دیگر کسان و یارانش ، از شهر « اور» به سرزمین نیاکانی (آبا اجدادی) خود ، که روستای «حران» بود ، باز گردد .
رسیدن ابراهیم و خانواده اش به حران (2049 پ.ز.)
________________________________________________________________
ابراهیم در همان آغاز راه ، خواهر ناتنی اش «سارا» را به همسری گرفت ، ولی «سارا» باردار نمی شد ، چون نازا بود . به هر روی ، «ابراهیم» و همراهانش ، پس از یک سال جابجا شدن ، در پیرامون سال 2049 پ.ز. به «حران» رسیدند ولی چیزی نگذشت که «تارح» (پدر ابراهیم) در زیستهء (سن) ۲۰۵ سالگی درگذشت (پیدایش ۱۱:۲۷ تا ۳۲) ؛ و پس از چندی «ابراهیم» بهمراه «سارا» و «لوط» و دیگر کسانش ، از «حران» به سوی سرزمین کنعان براه افتادند .
رفتن از کنعان به مصر (2047 پ.ز.)
__________________________________________________
ابراهیم و همراهانش پس از اینکه به کنعان رسیدند ، دیدند که خشکسالی سختی در این سرزمین پدید آمده است ، پس بناچار برآن شدند که به سرزمین مصر کوچ کنند . پس از اینکه آنها به مصر رسیدند ، ابراهیم سارا را خواهر خودش شناساند (معرفی کرد) ؛ وگرنه مصریان ناچار می شدند که برای همبستر شدن با سارا ، ابراهیم را بکشند (پیدایش ۱۲:۱۰ تا ۱۳). به هر روی ، هنگامیکه ابراهیم و همراهانش به مصر رسیدند ، فرعون از زیبایی سارا آگاه شد و او را به کاخ خود آورد و همسری با او را آغاز کرد ؛ و به ابراهیم نیز پیشکش هائی مانند « برده ، کنیز ،گاو ، الاغ ، و شتر» داد . پس از چندی که از همبستری سارا با فرعون گذشت ، دروغ ابراهیم آشکار شد و همگاهانه رخدادی ناگوار برای فرعون روی داد (پیدایش ۱۲:۱۴ تا ۱۷) بنابراین فرعون دیگر نخواست که سارا در کاخ بماند ؛ پس دستور داد که ابراهیم و خانواده و یارانش از مصر بروند و همهء دارائی های خود را نیز با خود ببرند (پیدایش ۱۲:۱۸ تا ۲۰).
بازگشت به کنعان از مصر ، و جدا شدن ابراهیم از لوط (2026 پ.ز.)
_______________________________________________________________________
پس از اینکه در پیرامون سال 2025 پ.ز. ابراهیم و لوط به نزدیکی های «بیت ئیل» و «عای» رسیدند ، ابراهیم به لوط پیشنهاد کرد که هریک سرزمینی جدا از هم را برای زندگی کردن خودشان برگزیند ، و لوط این پیشنهاد ابراهیم را پذیرفت و به خاور «رود اردن» که زمین و آب مناسبی داشت رفت ؛ بنابراین ابراهیم نیز به «درهء ممری» (حبرون یا الخلیل) رفت ، و در آنجا خانه ای برای خود ساخت .
همسری ابراهیم با هاجر در سال 2015 پ.ز.، و زاده شدن اسماعیل در سال 2014 پ.ز.
____________________________________________________________________
در سال 2015 پ.ز. ، ابراهیم 85 ساله که هنوز نتوان
۳.۷k
۱۷ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.