زن ها میگویند میروم

زن ها میگویند "میروم"
تا تو غیرتی شَوی، تا فریاد بکشی، بچه شوی
تا بشنوند که "نمیگذارم برَوی!"

اما هرگاه دیگر با تو بحث نکرد،
هر گاه که سکوتش طولانی شد و قهوه اش سرد
فریادَش خفه شد و قدم زدن هایش وقت و بی وقت
هرگاه سیگارش بیشتر شد و دیگر گریه نکرد
به دیوانه بودن هایت نخندید،
نگاهش دور شد و لحنِ غمگینش آرام
بدان خیلی وقت است که رفته...
بی هیچ حرفی، آرام آرام،
با قدم هایی محکم، سنگین و با وقار...

هیچ زنی در تاریخ، رفتنش را اعلام نکرده
همه ما اینگونه ایم!
میرویم، آرام، آرام، آرام...
اینجای قصه ی من ،
از چشم اگر افتادی، فاتحه ی خودت را بخوان
به چِشمِ یک زَن دوباره آمدن
تقریباً غیرممکن ترین تلاشِ دنیاست
زن ها که جانِشان را رها نمیکنند عزیزِ من
ببین چه کردی که رفت
ببین چه کردی...
دیدگاه ها (۳)

پشت موهای بافته یک زن بی شک انگشتان یک مردعاشق دست دارد...پش...

باید یک نفر باشدکه از چشمانت حالت را بفهمد،و بداند که چطور ب...

برای آدم های رفته زندگیتان،عزاداری نکنید!آنها نه با پروفایل ...

بایدباور کرد که خیلی چیزها در زندگی 'نمیشود' و 'نمیشود' های ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط