مردد گفت تو هم میای از خدا می خواستم منم ببره اما به رو

مردد گفت تو هم میای؟؟ از خدا می خواستم منم ببره اما به روی خودم نیاوردم. یه کم فکر کردم و گفتم باشه کارامو(کارا ی نداشته ام) می ذارم برای فردا. خوشحال شد و گفت پس زود باش. خلاصه رفتیم و کلی انتظار کشیدم تا نوبتش بشه. اومدم منم باهاش برم که منشی گفت خانم کجا؟ گفتم همراه...همراهشم...گفت نه خیر شما همین جا باش. وا رفتم. من واسه چی اومده بودم پس؟؟ رفت و من موندم پشت در. ناراحت از این که چرا نتونستم برم. که یه دفعه صدای اون ور در...آرررره...صدای قلب کوچولوش بود. اصلا نمی دونین چه حالی شدم. از خوشحالی داشتم بال در میاوردم. بعد هم که عکساشو دیدم دیگه داشتم ذوق مرگ می شدم. پس کی به دنیا میاد این وروجک ؟؟؟؟
#نی_نی_مون😊 😊 😊
#عشق_عمه
#جنین
دیدگاه ها (۱۷)

#عاشقانه

هر چقدر که فکر می کنم می بینم حقیقت همینه...من بلد نیستم دخت...

البته بنده منکر مهتاب نیستم...#خطاطی#هنری#شعر#علیرضا_بدیع#بد...

نمی دونم چرا بعضی از ما بعضی از عقایدمون رو هنوز کهنه و قدیم...

پارت ۱۷ فیک دور اما آشنا

عروس مافیا part 6که یهو ماشین ایستاد پیاده شدیم چمدونم از صن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط