هیچوقت نشد که بهت خیره بشم
هیچوقت نشد که بهت خیره بشم
و ببینم دقیقا چه رنگی هستی.
ولی فک میکنم اون وقتا بچه که بودم شاد تر بودی، خوش رنگ تر بودی.
کم کم چروک خوردی و حالا که من رسیدم
به این سن و سال، کدر تر از همیشه ای.
هنوزم نمیدونم دقیقا چه رنگی هستی.
ولی مطمئنم یکی از زیباترین ها و خوش رنگ ترین هایی که دیدم.
خیره شدن بهت رو کسی بهم یاد نداده.
از خیره شدن بهت احساس شرم میکنم.
حس میکنم به ازای هر ذره از بزرگ شدنم، چیزی از تو کم شده.
از قشنگیت.
از نورانیتت.
از بزرگیت.
منو ببخش که هیچوقت به غم هات توجه نکردم.
هیچوقت به اشک هات دقت نکردم.
هیچوقت دغدغه هات برام مهم نبود.
منو ببخش
که هنوزم که هنوزه نمیدونم چه رنگی هستی:)
برسه به چشایِ مامان*-*
#کامل_غلامی
و ببینم دقیقا چه رنگی هستی.
ولی فک میکنم اون وقتا بچه که بودم شاد تر بودی، خوش رنگ تر بودی.
کم کم چروک خوردی و حالا که من رسیدم
به این سن و سال، کدر تر از همیشه ای.
هنوزم نمیدونم دقیقا چه رنگی هستی.
ولی مطمئنم یکی از زیباترین ها و خوش رنگ ترین هایی که دیدم.
خیره شدن بهت رو کسی بهم یاد نداده.
از خیره شدن بهت احساس شرم میکنم.
حس میکنم به ازای هر ذره از بزرگ شدنم، چیزی از تو کم شده.
از قشنگیت.
از نورانیتت.
از بزرگیت.
منو ببخش که هیچوقت به غم هات توجه نکردم.
هیچوقت به اشک هات دقت نکردم.
هیچوقت دغدغه هات برام مهم نبود.
منو ببخش
که هنوزم که هنوزه نمیدونم چه رنگی هستی:)
برسه به چشایِ مامان*-*
#کامل_غلامی
۴.۱k
۲۸ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.