غریبانه پارت²⁷
غریبانه پارت²⁷
از اون حرف مدی خیلی خجالت کشیدم و لوکاس هم اب شد رفت تو زمین
∆هووم فک کنم امروز بارونع
+اوه شت چه خجالتی
حالا گمشو بیا صبونه بخور عنتر
_هووف باشه
لوکاس برام صندلی رو عقب کشید و نشسم فقط زل زده بود به دهن و چشمام منم موعذب شده بودم
_ودف چته
مدی اروم پاشد رفت بالا تو اتاقش
∆هووم لبات زیادی خوشگلن
_خودم میدونم
اخخخخخ لوکاس بسه لبم جر خورد بابا
∆منم هدفم همینه
_ای بابا
رفتم بالا پیش مدی
+هی شما دو تا گوه دیشب چیکار میکردین کع صداش تا اینجا میومد
_هرزه چرا جلو لوکاس اون حرفو زدی از خجالت اب شدم
+گگگ هرزه توی
+ولش ببینم چی شدی دردت اومد؟
_ارع بابا داشتم تلف میشدم
+باو منم دلم میخواد ی بار تجربه کنم
_وادف شیشت هشت میزنه دیوونه کلا جر میخوری
+نه من از باسن میخوام
_ولی بازم درد داره زیاااادددد
∆اهم ..
+روم سیا خاک تو سرم
روبی این شوهرتو یه کاری کن دیوونس کار دستمون میده
_وادف شوهر؟
∆مدی یه لحظه بیا
_غلط کردی مگ من غریبه ام
+نه عشقم با شوهری جونت کاری ندارم
_پوفف باز گف شوهر
∆من باید برم ایتالیا
اون پسره فاکشو بود مارتی همون داره برنامه میریزه بیاد اینجا گوه بخوره
+جدی میگی من الان اینو چطوری به روبی بگم
∆قرار نیس به روبی بگی با خودت ببرش یه نمیدونم بیلیت میگیرم برین شیکاگو کنسرت همون خاننده هر جایی دوست دارین فقط روبی نفهمه
+اوکی هواشو دارم
∆مرسی
_هی شما دوتا چی میگین
∆بیبی یه مسئله بود بین منو مدی الان تموم شد
دارم میرم ایتالیا به پدرم سر بزنم تو و مدی هم برین واسه خودتون بگردین برین مسافرت هرجایی ک میخواین
_اووو چیه قضیه اینقد مهربون شدی
∆اممم(به پایین تنه روبی نگا کرد)
از اون حرف مدی خیلی خجالت کشیدم و لوکاس هم اب شد رفت تو زمین
∆هووم فک کنم امروز بارونع
+اوه شت چه خجالتی
حالا گمشو بیا صبونه بخور عنتر
_هووف باشه
لوکاس برام صندلی رو عقب کشید و نشسم فقط زل زده بود به دهن و چشمام منم موعذب شده بودم
_ودف چته
مدی اروم پاشد رفت بالا تو اتاقش
∆هووم لبات زیادی خوشگلن
_خودم میدونم
اخخخخخ لوکاس بسه لبم جر خورد بابا
∆منم هدفم همینه
_ای بابا
رفتم بالا پیش مدی
+هی شما دو تا گوه دیشب چیکار میکردین کع صداش تا اینجا میومد
_هرزه چرا جلو لوکاس اون حرفو زدی از خجالت اب شدم
+گگگ هرزه توی
+ولش ببینم چی شدی دردت اومد؟
_ارع بابا داشتم تلف میشدم
+باو منم دلم میخواد ی بار تجربه کنم
_وادف شیشت هشت میزنه دیوونه کلا جر میخوری
+نه من از باسن میخوام
_ولی بازم درد داره زیاااادددد
∆اهم ..
+روم سیا خاک تو سرم
روبی این شوهرتو یه کاری کن دیوونس کار دستمون میده
_وادف شوهر؟
∆مدی یه لحظه بیا
_غلط کردی مگ من غریبه ام
+نه عشقم با شوهری جونت کاری ندارم
_پوفف باز گف شوهر
∆من باید برم ایتالیا
اون پسره فاکشو بود مارتی همون داره برنامه میریزه بیاد اینجا گوه بخوره
+جدی میگی من الان اینو چطوری به روبی بگم
∆قرار نیس به روبی بگی با خودت ببرش یه نمیدونم بیلیت میگیرم برین شیکاگو کنسرت همون خاننده هر جایی دوست دارین فقط روبی نفهمه
+اوکی هواشو دارم
∆مرسی
_هی شما دوتا چی میگین
∆بیبی یه مسئله بود بین منو مدی الان تموم شد
دارم میرم ایتالیا به پدرم سر بزنم تو و مدی هم برین واسه خودتون بگردین برین مسافرت هرجایی ک میخواین
_اووو چیه قضیه اینقد مهربون شدی
∆اممم(به پایین تنه روبی نگا کرد)
۴.۴k
۲۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.