اشتباه آخرمان این بود

اشتباه آخرمان این بود
آغوشمان را تا کردیم گذاشتیم در چمدان هایمان،
تا همدیگر را، بغل نکنیم...
دست هایمان را در گلدان کاشتیم،
تا برای هم دست تکان ندهیم...
و دهانمان را ریختیم برای پرنده ها
تا از هم خداحافظی نکنیم...

بعد با پاهایی که خودش را روی زمین می کشید
تا به معشوقه اش برگردد
بی رحمانه، همدیگر را ترک کردیم...

اشتباه آخرمان این بود:
میخواستیم پایان این داستان باز بماند
شاید یک روز
تنهایی مارا به هم برگرداند
تا دوست داشتنمان را ازهم پس بگیریم!

چمدان را در راه دزدیدند
و آغوشمان سهم غریبه ای شد که دوستش نداشتیم...
دست هایی که در خاک دفن کرده بودیم،
تازه جوانه زده بود،
که یادمان افتاد چشم هایمان را در آخرین دیدار جا گذاشته ایم...

عشق چیزی از ما باقی نگذاشت،
ما اما، دینمان را به عشق ادا کردیم...
هرجای دنیا پرنده ای بخواند،
دهان ماست
که از بغض هایمان شعر گفته است
#اهورا_فروزان
@Paradiseofficialchannel
دیدگاه ها (۱)

...🗣 ‏موقع رفتن خوب فکراتونو بکنیدچون به قول شادمهر :"شاید ی...

🍃 خاطره برای هر شخص، یک معنای خاص دارد. خاطره شاید، نگاه کرد...

...🗣 از آخرین باری که کسی رو دوست داشتم چیز زیادی یادم نیستا...

‏+ از کِی فهمیدی می‌خوایش؟!‏- از همون وقت که اولین‌بار بلند ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط