بعد از ازدواجمون خیلی چیزا تغییر میکنه

بعد از ازدواجمون خیلی چیزا تغییر میکنه،
ولی تصمیم گرفتیم یه چیزایی رو اصلا تغییر ندیم.
مثلا اصلا دوست ندارم بعداز ازدواجمون دیگه باهم چت نکنیم!
به نظرم اصلا تصویر قشنگی نیست که همیشه گوشیامون رو میز باشه !
راستش تصمیم گرفتم بعد از ازدواجمون
یه روزایی بندازمش تو اتاقمون و در قفل کنم کلیدو بندازم تو دسشویی و سیفون رو بکشم!
بعد بهش پی ام بدم خانومم کجایی؟
و اون بگه تو اتاق گیر کردم!
بعد من بهش پی ام بدم خانومم نترسیا من پشت در نشستم ،هیچ اتفاقی نمیفته!
خلاصه اونقد باهم چت کنیم که دلش بخواد بغلش کنم!
دلش برام تنگ شه و تایپ کنه که کاش الان اینجا بودی!
اونوقت زنگ بزنم کلیدسازی، بیان در اتاق رو بازکنن و اون بپره تو بغلم!
اینا بچه بازی نیست!دیوونه بازیم نیست!
ما آدم ها کلاً ذاتمون اینجوریه،اگه یه چیز رو خیلی مدت داشته باشیم،به مرور حسمون بهش عادی میشه،مثلا خودم،همیشه از برندhtc خوشم میومد،قبل از اینکه این مدل گوشی که الان دستم باشه رو بخرم همیشه پشت ویترین نگاهش میکردم،هنوزم که هنوزه بعضی روزا با لپ تاپم کارامو انجام میدم و به گوشیم دست نمیزم تا دلم براش تنگ بشه!
ذات ما آدما اینجوریه که یه وقتایی باید عمداً خودمون رو از داشته هامون دور کنیم،تا دلمون براشون تنگ بشه،تا یادمون بیاد اگه نباشن،اگه نداشته باشیمشون چی میشه!
اونوقت همیشه لیاقت داشته هامون رو داریم و میدونیم چجوری باهاشون رفتار کنیم... #متن_ناب #متن_زیبا #دلنوشته
#عاشقانه
دیدگاه ها (۴)

#حرف_حساب #تیکه_ی_خاص #عکس_نوشته #عاشقانه

اون روزی که رو به روت نشسته بودم و تو فقط نگاهم می‌کردی رو خ...

سخت جان همان دختریست که گیسوانِ بلندی دارد,ولی مجبور میشود ک...

ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ،ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﯼ،ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑ...

و اگر اندوهت آن‌قدر زیاد شد که حرف زدن برایت دشوار بود، به س...

پارت ۵۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط